رمان عشق موازی پارت 28

3.6
(17)

_ وایی … خیلی درد میکنه ایلیاد … .

خنده ی کوتاهی کردم و گفتم :

+ یکم تحمل کن ، الان به بزرگیش عادت میکنی … .

لب پایینیشو به دندون گرفت که دستمو بالا بردم و همونطور که با انگشتم لبشو بیرون میکشیدم ، نالیدم :

+ اخ … نکن دختر ، حیف این لب نیس اینطوری گازش میگیری؟! …

با درد لب زد :

_ وایی ایلیاااد … این چه عضویه که تو داری آخه؟! …
جر خوردم بابا … .

دستمو پایین آوردم و سینشو گرفتم توی مُشتم …  لبخندی زدم و با غرور گفتم :

+ همه آرزوشونه من با همین شومبولم جرشون بدم حالا تو … .

پرید بین حرفم و با زجر گفت :

_ خیلی سایزش بزرگه لعنتی …
بد تر از اون ، اینه که من خیلی تنگم ! …

با خنده سری تکون دادم و گفتم :

+ خب دیگه …
همین تضادشه که سکسو واسمون لذت بخش تر میکنه ! …

دستمو گذاشتم پشتش و به پایین فشارش دادم که خم شد ، نوک سینشو دهن گرفتم و مکیدمش …

با صورتی مچاله شده از درد ، نالید :

_ آره تو بخند …
دردارو که من میکشم … لذتو هم تو باید ببری ! …

ابرویی بالا انداختم و گفتم :

+ اینقدر غر نزن آلیس ، الان به سایزش عادت میکنی …
اون موقع تو هم در کنار من لذت میبری … .

آب دهنشو به زحمت قورت داد …
بعد از چند لحظه کم کم اخماش باز شد ، لبخند ریزی زدم و گفتم :

+ چیشد؟! … بالاخره جا باز کرد یا نه؟! …

زبونی روی لباش کشید و همونطور که روم خودشو تکون میداد ، گفت :

_ اره ‌… الانم درد دارم ولی خب مثه اون موقع شدید نیس … .

نفسمو راحت بیرون فرستادم و گفتم :

+ خب … خداروشکر …
حالا سرتو بیار پایین یه لب بده … .

موهاشو انداخت پشت گوشش و سرشو پایین آورد ، لباشو گذاشت روی لبام و مشغول مکیدن لبام شد …
دستامو دور کمرش حلقه کردم و در حین خوردن لباش ، عضومو به سرعت توش جلو عقب کردم …
اولین سکس ای بود که بهم همراهِ لذت ، ارامش هم داد …
اولین سکس ای بود که متوجه شدم آلیس ، واقعا همون نیمه ی گمشدمه … !

* * * *

با نفس نفس از خواب بیدار شدم …
نگاهمو به اطرافم دوختم و چند تا نفس عمیق کشیدم …
خواب بود؟! …
به تخت نگاهی انداختم …
جای خالی آلیس کنارم ، بد روی مخم بود … .
کلافه پوفی کشیدم و چشمامو مالوندم … کاش میشد بعضی از خواب ها رو به واقعیت تبدیل کرد …
این خواب همون شبی بود که بعد از زدن پردش ، هوس رابطه از پشت رو کردم …
بغض گلومو گرفت … آلیس مال من بود ، آدرین حق نداش اونو ازم بگیره … چون اون مال من بود …
فقط من ! … نه کس دیگه ای … .
نفس عمیقی کشیدم و از روی تخت پایین اومدم …
یه نخ سیگار روشن کردم و همونطور که بین دو انگشت فاک و اشارم گرفته بودمش ، به طرف پنجره قدم برداشتم …
کنارش ایستادم و تکَیمو به دیوار زدم …
از پنجره به بیرون خیره شدم ، ماه امشب کامل بود …
کامل و به نظر من درخشنده تر از هر شب دیگه ای …
آهی کشیدم و پوک عمیقی از سیگار کشیدم …
توی این چند روز ، به قدری سیگار کشیدم که همش سرفه های گوش خراش و پی در پی دارم …
به قدری کشیدم که لبام سیاه تر از هر موقع دیگه ای شده …
به قدری کشیدم که شمارِشون از دستم در رفته …
آلیس … ببین چی به حال و روزم اوردی … !
ببین چقدر ناتوانم کردی ! …
ببین دارم از عرش به فرش میشینم …
ببین … .
نفسمو لرزون بیرون فرستادم …
کجایی آرامشم؟! … کجایی ملکه ی قلبم؟! …
کجایی بیای ببینی از نبودت آواره شدم !…
کجایی ببینی از دوریت دارم چی میکِشم …!
کجایی لعنتی؟! … تو بغلش؟! ..‌. پیش اونی دیگه ، نه!؟ …
پس من چی؟! … تا چشمت به یه پسر دیگه افتاد ، منو فراموش کردی؟! …
به همین سادگی؟! … یعنی یه ذره هم دوستم نداشتی ! …
چطوری تونستی ولم کنی لامصب؟! …
آخه چطوری کثاااافت؟! … .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 17

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
14 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sni
Sni
2 سال قبل

بیشور🥲 😂
کشش ندههه

Helya
Helya
2 سال قبل

اوکی
من خل شدم رفتتتتت
اینا رو بهم برسونننننن😂
نرسونی من هرکی که کنارم باشه رو میزنم😂
هرچند ک زورم نمیرسه ولی میزنم😄

Helya
Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

نگووووووو نننننن
ننننن
نننننن
اینکارو با من نکنننننن
خدایی نمیرسن بهممممم؟

Helya
Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

برسونننن😂
امروز رفتم دوستمو صدا کنم اشتباهی بهش گفتم آلیس😂😂
انقدر درگیرم یعنی 😂

atena
atena
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

نوچ نرسون😅

..
..
2 سال قبل

دو خط مینویسی چرا😂🙄

Nafas
Nafas
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

سارا بوخودا میزنمت مث نویسنده ها دیگه شی🥺🥀
دوستانیم که میگن کمه والا واسه خودشونه 😶🦋

..
..
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

۲۹ رو بزار🥲💔

14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x