رمان گذشته سوخته پارت اول

4.1
(8)

 

به نام خدا
)مقدمه(
در کوچه باد می آید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دست های تو ویران شدند
باد می آمد…
>فروغ فرخزاد<
گذشته ی سوخته ی من با آینده ای روشن التیام نمی یابد۰ من گذشته ام را •
از زیر خاکستر زمان بیرون می کشتم…آه و افسوس پشیمانی فایده ای
ندارد وقتی پای نامردی به نام عشق در میان است…و به راستی میان
عشق و نفرت فاصله ای به تار مو است…کدام یک ییروز خواهد شد؟
من آدینا ارجمند نام پدرم بهروز ارجمند و نام مادرم دیبا کامروا است. •
پدرم صاحب شرکت صادرات در فرانسه است و در پاریس زندگی می
کنیم، یک روز که از سر کنجکاوی کشورهای میز دفتر کار پدرم رو می
گشتم زندگی من توی یک لحظه عوض می شه و من با پیداکردن یک تیکه
کاغذ متوجه میشم نزدیک به 24سال دارم نقش دختری رو بازی میکنم
که زیر خاک است.من یک بچه ی پرورشگاهی بودم توی یک سال اخیر
و بعد از فهمیدن ماجرا به کسی از خانواده دروغینم چیزی نگفتم و تنها به دوست صمیمیم آیسودا حقیقت رو گفتم با استفاده از اطلاعاتی که داشتم
پی می بردم تا5 سالگی توی پرورشگاه بودم ولی خودم چیزی یادم نمیاد و
اما از شخصیت اصلی خودم من آترین اصل پرور فرزند امیداصل
پرور و آذر پارساهستم با پیگیری هایی  که انجام دادم متوجه می شم
عامل مرگ پدرومادرم  یک تصادفه که باعثآتش گرفتن و سوختن
ماشین می شه تا اینجا همه چیز عادیه ولی شک من موقعی به یقین تبدیل
می شه که متوجه می شم تصادف عمدی بوده و من باید از این ماجرا
سردربیارم و گذشته ام رو ازدل آتش سوخته بیرون بکشم و به آتش بکشم
آینده ی کسانی که به آتش کشیدن گذشته ی من را ولی من بی خبر ازهمه
جا که یکسر این آتش رو خودم گرفتم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 8

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Fateme
Fateme
2 سال قبل

خیلی خوب بود❤️❤️😘😘

Varesh .
2 سال قبل

مرسی بهترین😊❤

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x