فصل سوم رمانهای استاد و دانشجو (استاد خلافکار )

4
(136)

 

رمان استاد خلافکار

 

رمان استاد خلافکار 

نویسنده ترنم 

#پارت1
چند تقه به در کلاس زدم و وارد شدم.
با ورودم همه ی نگاه ها به سمتم برگشت و رشته ی کلام استاد از دستش در رفت.
فوری شروع به آنالیز صورتش کردم.
چشمای سبز،صورت شش تیغ… خودش بود.امیر کیان فرهمند.

خیلی سریع دست و پام و جمع کردم و در غالب یه دانشجوی سال اولی فرو رفتم و گفتم
_می تونم بشینم؟
می دونست قراره امروز یه دانشجوی انتقالی داشته باشه برای همین پرسید :
_لیلا سماوات؟
سری تکون دادم که گفت
_بفرمایید!
تشکری کردم و میز اول نشستم. عمدا این کار و کردم تا ریز ریز رفتارش رو زیر نظر بگیرم.
مشغول تدریس شد و من فقط نگاهم پی رفتار و نوع حرف زدنش بود.
توی کارش مهارت داشت،طوری که هیچ احدی شک نکنه شغل واقعی این استاد چیه!
به همین دلیل من برای این مأموریت انتخاب شدم. چون تنها کسی که می تونست نقش مقابل این استاد عوضی هیچی ندار باشه یه بازیگر ماهر مثل خودشه!
به محض تموم شدن کلاس از جام بلند شدم و زودتر از بقیه به سمتش رفتم.باید خودم و بهش نشون میدادم باید گزینه ی بعدیش من می بودم.
یه دانشجوی به اصطلاح بی کس که خانواده ای نداره.. یه طعمه ی خیلی خوب.
با دیدنم لبخند کوتاهی زد و گفت
_تدریس چطور بود؟
سعی کردم حسابی توی نقشم فرو برم و گفتم
_عالی استاد منتهی من به مبحث و نفهمیدم میشه دوباره برام توضیح بدید؟
سری تکون داد… کم کم کلاس داشت خلوت میشد.
جزوه مو جلوش باز کردم و یه بخشی و نشون دادم.
وقتی خم شد روی میز دستم رو کنار دستش گذاشتم و با خم شدن صورتم رو نزدیکش بردم.
تا اونجایی که می دونستم دخترای بی کس و کاری و انتخاب می کنه که در وهله ی اول اندام خوبی داشته باشن.
وسط توضیح دادن برگشت و نگاه خاصی به صورتم انداخت و نگاهش سر خورد روی دکمه ی مانتوم که به عمد باز شده بود.

دیگه کسی توی کلاس نمونده بود. بدون اینکه به روی خودش بیاره دوباره نگاهش رو روی برگه انداخت و ادامه ی توضیحش رو از سر گرفت

اگه تمام اطلاعاتش رو نمی دونستم فکر می کردم این استاد دانشگاه جز تدریس فکر دیگه ای نداره.
توضیحش که تموم شد خودکار و به سمتم گرفت و گفت
_متوجه شدین؟
سری تکون دادم و گفتم
_بله استاد ممنون.
کیفش رو برداشت و گفت
_مانتو تون مناسب دانشگاه نیست.
با تعجب ساختگی نگاهی به سر تا پای خودم انداختم و گفتم
_واقعا؟ایرادش چیه؟
موقع رد شدن از کنارم نگاهی به صورتم انداخت و پچ زد
_ایرادش رو یه مرد می فهمه
نموند که جوابی بشنوه و از کلاس بیرون رفت.
* * * * *
امروز که بارون میومد بهترین موقعیت برای نزدیک شدن بهش بود.
یک هفته می گذشت و من هنوز کاری نکرده بودم.در واقع اون اصلا توجهی به من نمی کرد….
ده دقیقه ای بود که زیر بارون توی مسیری که ازش رد میشد ایستاده بودم و کم کم داشت لرزم می گرفت که بالاخره ماشینش رو از دور دیدم.
دستام و به هم مالیدم و خودم رو حواس پرت نشون دادم.
طبق انتظارم ماشینش کنار پام ایستاد. شیشه رو پایین داد و گفت
_چرا زیر بارونی؟
با خجالت ساختگی گفتم
_تاکسی گیرم نیومد.
عینکش رو از چشم برداشت و با نگاه خیره ای به صورتم گفت
_سوار شو می رسونمت.
خودم و زدم به موش مردگی و گفتم
_مرسی استاد مسیرم بهتون نمیخوره.
_مگه کجا میری؟
اسم محله رو که گفتم چند لحظه ای مات صورتم موند..اسم فقیر نشین ترین محله ی تهران و آوردم.
با جدیت حرفش رو تکرار کرد
_سوار شو

ادامه پارت ها      http://romandoni.ir

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 136

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
46 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sara
Sara
4 سال قبل

چه جوری فصل سوم اومده در صورتی که فصل دوم تموم نشده؟

HASTI
HASTI
پاسخ به  Sara
4 سال قبل

یه سوال فصل ها بهم ربط داره

ایلین
ایلین
پاسخ به  ghader ranjbar
4 سال قبل

اسم نویسنده چیه

پرنیا
پرنیا
پاسخ به  ایلین
3 سال قبل

ترنم

Mahi
Mahi
پاسخ به  HASTI
4 سال قبل

اره عزیزم همه به هم ربط دارن داستان اول ترانه ومهرداده داستان دوم هانا وارمین وداستان سومم ک مشخص نیس ولی لیلا وآرش و البته کیان
همه این شخصیتا به هم ربط دارن هرفصل زندگی یکیشونو توضیح میده

mahsa
mahsa
پاسخ به  HASTI
3 سال قبل

اره ربط داره

ساناز
ساناز
پاسخ به  Sara
4 سال قبل

چون تموم شد باهوش😒😒😒
اگه دقت کرده باشی هانا رفت تموم بوووومممممممم😐😐😒😒😒

Maedeh
Maedeh
پاسخ به  ساناز
3 سال قبل

اخه یعنی چی باید بفهمیم بعدش چه بلایی سرش اومد یا نه

mery
mery
پاسخ به  Maedeh
3 سال قبل

من توی سایت دیگه ای فصل بعدش رو چندپارتش رو خوندم مربوط میشه به چندسال بعد که بچه بزرگ میشه و ارمین متوجه میشه هانا زنده اس و ادامه که متاسفانه نشد بخونمش و الان نمیدونم تو چه سایتی هست!😤😳😳😫

mahshid
mahshid
پاسخ به  mery
2 سال قبل

منم دقیقا😫😫😫💔💔

fatemehm
4 سال قبل

سلام ادمین چطوری اون یکی فصل هارو پیدا کنم لطفا بگین؟؟

A.gh
4 سال قبل

سلام میشه پارت های رمان استاد خلافکاروبذارین
اینی که نوشتین ادامه پارتهای بعدی جواب نمیده و بازنمیشه!!!!!!

A.gh
4 سال قبل

اصلا هیچ جایی اثری از استاد خلافکار پارتهای بعدی نیس ینی چی آخه؟

جانت
جانت
4 سال قبل

سلام فصل دوم تموم شده با رفتن هانا از ایران
فصل سوم رو من تا پارت ۱۱ خوندم

ملکه تاریکی
ملکه تاریکی
پاسخ به  جانت
4 سال قبل

سلام یعنی همین هانا رفت تموم شد داستان هانا و ارمین دیگه ادامشوو نمینویسن/؟؟

shideh
shideh
پاسخ به  ملکه تاریکی
3 سال قبل

من الان اون قسمتم که هانا برگشته با ارمین دوباره ازدواج کرد هانا ی بچه دارع امیر کیان خلافکار باندع ک عاشق دختری ب نام لیلی میشه لیلی پلیسه نامزدش آرش باهم نقشه میکشن امیر کیان رو دستگیر کنن امیر کلی بلا سر لیلی میارع اخرش لیلی میرع پیش امیر کیان کلی اتفاق میفته لیلی از امیر بجه دار میشه عاشق هم میشن بچشون بدنیا میاد یروز امیر کیان خونی میاد دارع میمیرع ک …………

رامیلا
رامیلا
پاسخ به  ملکه تاریکی
3 سال قبل

سلام
ادامه نوشته شده
همانا بعد از ۴ سال به ایران برآورده و وقتی میخواد برگرده و بره که آلمان با میلاد ازدواج کنه لیلی میبینتش و به آرمین اطلاع میده آرمین همانا رو با خودش میبره و میفهمه که زنده است.
وقتی ایلار دختر خانم رو میبینه به خاطر شباهت زیاد میفهمه که بچه خودشه بعد از ماجرا های زیاد آرمین میفهمه همانا تا دوساله تو بیمارستان روانی بستری بوده و بهش خیانت نکرده در آخر دوباره به هم بر میگردن.
اگر استاد خلافکار رو بخونید یه قسمت هایی از وقتی که همانا رفته هست که آرمین فکر میکنه همانا عشقش مرده و حالش واقعا خیلی بده

نیلا
4 سال قبل

سلام ببخشید چند روز در میون پارت جدید رومیزارید ؟

رویا
رویا
4 سال قبل

ادمین چرا نمیشه وارد سایت رمان دونی شد؟

رویا
رویا
پاسخ به  ghader ranjbar
4 سال قبل

ادمینننننن سایت رمان دونی باز نمیااااااد

رویا
رویا
پاسخ به  ghader ranjbar
4 سال قبل

ادمین سایت نمیاد رمان دونی رو میگم

mahshid
mahshid
پاسخ به  ghader ranjbar
2 سال قبل

میرم میزنه غلط املایی راهنمایی کن لطفا

Narges
4 سال قبل

سلام ادمین جان
با اومدن هانا و آرمین به داستان استاد خلافکار جذاب تر شده

آیلین
آیلین
4 سال قبل

ادمین رماندونی چرا باز نمیشه؟ همه سایتا باز میشن غیر از اون… دیروزم وصل نمیشد … صبح یه ساعت درسشد ولی الان چند ساعته دوباره مشکل داره….

آیلین
آیلین
4 سال قبل

اخخخخ ادمین مرررسی مرررررسی مررررسیییی….. کاش زود تر بهت میگفتم قبلنم اینطور شده بود…

s
s
4 سال قبل

ادمین رماندونی فیلتر شده که نمیشه وارد شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مهدیه
مهدیه
4 سال قبل

سلام من کانال تلگرام رو داشتم ولی یهو کانال پاک شد من دیگه نتونستم فصل ۳ رو بخونم

Anahid
Anahid
پاسخ به  مهدیه
3 سال قبل

ادمین جان لطفا کمک کنید دوستم افسردگی گرف):

Parmii8
Parmii8
4 سال قبل

چرا نمیره تو سایت وان
مشکلی ایجاد شده

mahsa
mahsa
3 سال قبل

چرا پارت ۹۶ استاد خلافکار نمیذارید

Anahid
Anahid
3 سال قبل

سلام ادمین….خسته نباشید…
یکی از دوستام رمان نوشته رمان قشنگیه….

میخواستم بپرسم چطور میتونه رمانشو به اشتراک بزاره تا بقیه هم بخونن…..
ممنون میشم کمک منو دوستم کنید و راهنماییمون کنید….

بامزه
بامزه
3 سال قبل

سلام ادمین میگم چرا لینک نمیاد میشه لینک جدیدتون را بنویسید

بی نام
بی نام
2 سال قبل

سلام، جلد چهارم هم منتشر شده؟ اگر شده با چه نامی؟

46
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x