رمان بوی نارنگی پارت ۱۷۳ 4.4 (22)

۱ دیدگاه
    دیدنش در جا خشکم کرد! پشت به من دستهایش را به محفظه‌ی شیشه‌ای دوش انتهای فضای سرویس تکیه داده بود.   با بالاتنه‌ی برهنه تنها با شلوارکی کوتاه،…