رمان دلبر استاد پارت 42

رمان دلبر استاد پارت 42 4.5 (61)

۳ دیدگاه
  بازهم سکوت اتاق با صدای دستگاه هایی که به شاهرخ وصل بودن شکسته شده بود. صدای ضربان قلبش و نفس کشیدنش باعث شد تا واسه چند لحظه هم که…
رمان دلبر استاد پارت 41

رمان دلبر استاد پارت 41 4.3 (68)

۲ دیدگاه
  مامان مهین از رو زمین بلندش کرد و رو یکی از صندلی های اون سمت راهرو نشوندش: _شاهرخ حالش خوب میشه عزیزم،با خودت اینطوری نکن! بین گریه به زور…
رمان دلبر استاد پارت 33

رمان دلبر استاد پارت 33 3.3 (273)

۸ دیدگاه
  تموم مسیر و با دقت رانندگی میکردم و حالا نزدیکای خونه پشت چراغ قرمز ماشین و نگهداشتم و چرخیدم سمت شاهرخ: _خب تا اینجای سفر و راضی بودی؟ با…
رمان دلبر استاد پارت 29

رمان دلبر استاد پارت 29 4.3 (94)

۱ دیدگاه
  لبخند کجی گوشه لب هاش نشست که تازه یه کم یخم آب شد و تونستم بی رودروایستی نگاهش کنم هرچند نگاهامون خیلی طول نکشید و شاهرخ دست سالمم و…