رمان من پس از تو پارت 1210 ماه پیشبدون دیدگاه ایلار ⭐ (1سال پیش ) 🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕 بعد از مهمونی اون روز دوباره کلاس هام روال قبلی خودش رو پیش گرفت وقتی که وارد اموزشگاه شدم و سلام کردم…
رمان من پس از تو پارت 1110 ماه پیش1 دیدگاهایلار ⭐ یکم با گوشی ور رفتم که بعد از دقایقی منشی بهم گفت برم داخل وارد اتاق شدم که اقای پلنگ صورتی روی میزش نشسته بود ارتین : سلام…
رمان من پس از تو پارت 1010 ماه پیش1 دیدگاهاسمان⭐ زنگ در خونه اش را زدم در باز شد و بدون اینکه بفهمم یکی دهنم با یک دستمال گرفت کشیدم توی خونه و دیگه چیزی نفهمیدم حتی نتونستم جیغ…
رمان من پس از تو پارت 910 ماه پیش1 دیدگاهایلار⭐ شنبه در حالی که توی راه اموزشگاه بودم گوشیم زنگ خورد منشی مطب پلنگ صورتی بود منشی : سلام خانم رحیمی اقای تهرانی گفتن بهتون بگم امروز وقت مشاوره…
رمان من پس از تو پارت 810 ماه پیش4 دیدگاهایلار ⭐️ _الو ایلار چرا دیر کردی کجایی بیا خونه دیگه _پریسا من تقریبا ۱ساعت دیگه خونم برام مشکلی پیش اومده اومدم خونه بهت رنگ میزنم بعد از تموم شدن…
رمان من پس از تو پارت 710 ماه پیش1 دیدگاه داستان از طرف ارتین ادامه داده میشه …………. خوشحال بودم که تونستم لبخند به لبش بیارم وقتی که بلند شد و رفت همش میترسیدم حالش بد بشه ولی به…
رمان من پس از تو پارت 610 ماه پیش4 دیدگاهبا صدای زنگ گوشی بیدار شدم سریع از جام بلند شدم که حاضر بشم سریع به سمت دستشویی رفتم بعد از کارهای مربوطه سریع اومدم بیرون کیفم برداشتم توش لباس…
رمان من پس از تو پارت510 ماه پیش1 دیدگاهفلش بک به گذشته ( ۱ سال پیش ) 🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕 روز اول بود که میرفتم برای تدریس گیتار قرار بود از این به بعد منم دانش اموز های خودم داشته…
رمان من پس از تو پارت 410 ماه پیش1 دیدگاهنشستم روی یکی از صندلی های نزدیکم گوشیم دستم گرفتم تا وقت بگذره وارد اینستاگرام شدم پریسا یک عکس از خودش و امید توی کافی شاپ بودن منتشر کرده بود…
رمان من پس از تو پارت310 ماه پیش1 دیدگاهاقای رضا پور هر ۳ تا خونه را نشونم داد ولی عجیب خونه اولی به دلم افتاده بود دلباز بود قشنگ .. بعد از اینکه با اسمان و پری مشورت…
رمان من پس از تو پارت 210 ماه پیش1 دیدگاهسریع صبحانه ام خوردم پریا رو بقل کردم خداحافظی کردم سوار ماشینم شدم به سمت اموزشگاه رفتم طبق معمول به همه سلام کردم به سمت اتاقم رفتم به ساعت نگاه…
رمان من پس از تو پارت 110 ماه پیش4 دیدگاهتقدیم به : مادر عزیزم که همیشه مایه ارامش من هست ……………………………………………………. به اینه نگاه کردم باورم نمی شد این من بودم برام سخت بود باور کنم این دختر توی…