رمان یاسمین پارت 3 4.2 (6)

بدون دیدگاه
سرخودم داد زدم که خوددار باشم . پسر بچه چهارده ساله که نیستم ! دیگه به ساعت نگاه نکردم . حرکت آروم عقربه هاش آزارم میداد . شاید حدود شصت…

رمان یاسمین پارت 2 4.5 (6)

بدون دیدگاه
فرنوش – می خوام بدونم اون ایده چی بود که بخاطرش فداکاری کردین ؟ نمی دونستم در مقابل یه همچین سوالی چی بگم . برگشتم و دیدم یه دختر بچه…

رمان یاسمین پارت یک 3.9 (10)

۱ دیدگاه
رمان یاسمین نویسنده : م.مودب پور   کاوه – چرا اینقدر طولش دادی پسر؟ ترم تموم شد دیگه . حالا کو تا دوباره بچه ها رو ببینم . داشتم ازشون…