رمان پسرخاله پارت 100

رمان پسرخاله پارت 100

۱۵۰ دیدگاه
  با شیطنت و ذوق به تخت اشاره کردمو جواب دادم: -اونجا رو تخت ! با شنیدن حرفهای من لبخندش جون گرفت و عمیق تر شد.دستش رو از دو طرف…
رمان پسرخاله پارت 99

رمان پسرخاله پارت 99

۵ دیدگاه
  نمیدونم چیشد که یهو وسط حرفها و رویا پروازی های مزخرفش شلیک خنده ام‌به هوا رفت.میگم مزخرف چون توی تعریفش از تصوری که نسبت به آینده داره یا بهتره…
رمان پسرخاله پارت 98

رمان پسرخاله پارت 98

۵ دیدگاه
    خم شدم و با نزدیک‌کردن لبهام به لبهاش جواب دادم: -از تو که خیلییییی بدم‌میاد ابروش بالا رفت و لبهاش غنچه شدن. نی نی چشمهاش رو دوست داشتم…
رمان پسرخاله پارت 97

رمان پسرخاله پارت 97

۱۹ دیدگاه
  نگاهمو ازش گرفتم و با برگردوندن سرم،بغضمو فرو خوردم و قدم زنان به راه افتادم… با تاخیر دنبالم اومد.دستشو دور گردنم انداخت و منو به خودش فشردو پرسید: -ببینم…اینکه…
رمان پسرخاله پارت 96

رمان پسرخاله پارت 96

۱۴ دیدگاه
  غرق فکر بودم که یکنفر از پشت بهم نزدیک شد و دستم رو محکم توی دستش گرفت. سر که برگردوندم با یاسین چشم تو چشم شدم. ایستادم و با…
رمان پسرخاله پارت 95

رمان پسرخاله پارت 95

۶ دیدگاه
  سفارشات دختر و پسر جوونی که تو قسمت وی ای پی نشسته بودن واز هر فرصتی برای مالیدن هم بهره میبردن رو گذاشتم روی میزشون وبا زدن یه لبخند…
رمان پسرخاله پارت 94

رمان پسرخاله پارت 94

۸ دیدگاه
    مکث کردم.زل زدم تو چشمهاش‌….. تو چشمهایی که یه زمان بدجور خاطرشون رو میخواستم اما حالا……حالا دیگه نه! الان فقط یه نفرو میخواستم اونم یاسین بود و بدبختانه…
رمان پسرخاله پارت 93

رمان پسرخاله پارت 93

۱۷ دیدگاه
بدون اینکه چیزی به کسی بگم از اتاقم زدم بیرون که هرچه زودتر از این فضای منحوس دور و دور تر بشم. مامان با عجله از پشت سر خودش زو…
رمان پسرخاله پارت 92

رمان پسرخاله پارت 92

۱۳ دیدگاه
  نذاشت حرفم رو کامل بزنم چون پرید وسط جمله ام و با تحکم گفت: -حرف اضافه موقوف. میخوام قول بدی دیگه دردسر درست نکنی…قول بده! نفس عمیقی کشیدم.ازاینکه دیگران…
رمان پسرخاله پارت 91

رمان پسرخاله پارت 91

۲۱ دیدگاه
  سرمو بردم زیر پتو و پناه بردم به دنیای تاریکی و سیاهی که به دنیای بیخبری شباهت زیادی داشت. تلفنم زنگ میخورد اما واسم اهمیت نداشت. یعنی در اون…