*نیهان خندیدم و دستی به ماشین کشیدم: نترکی حسام؟ چه ماشین قشنگی داری؟ پوکرفیس نگاهم کرد: خل جان این ماشین بااین هیکل باید بگی عجب هیولاییه نه قشنگ… لبخندم…
🌸گلناز وقتی رفتم دم در دیدم امیر داره خانوم رو راهنمایی میکنه عجب دکتر ایشون بود نمیدونستم دکترخانم هرچند باید حرف میزدم دکتر زنان خوب خانوم دیگه اما خوب از…