رمان خورشید و ماه پارت 3

4.2
(15)

در خونه را باز کردم به همه سلام کردم بابا روی مبل روبروی TV نشسته بود
به سمتش رفتم جعبه را به سمتش گرفتم و گفتم
_اقای محمدی داد گفت حتما بهتون بدم و درش باز نکنم فقط خودتون بازش کنین
_باشه دخترم
خودت خوبی
با گفتن بله ممنون سریع خودم
به طرف اتاقم رفتم انقدر زندگی برام بی روح شده بود که حتی برام مهم نبود درون اون جعبه چی هست
اگه من قبلی بود کنجکاو بود توی اون جعبه چیه تا بازش نمیکرد ول کن نبودم
لباس هام در اوردم هر کدوم یک طرف پرت کردم خودم رو تخت انداختم گوشیم از تو کیف که پایین تخت افتاده بود در اوردم وارد واتس اپ شدم
هیچ کس به جز ستیا pmنداده بود
وارد صفحه چت شدم با سیلی از پیام هایش روبرو شدم
_ماهوش کجایی چند روز ازت خبری نیست میدونی چقدر نگرانتم چرا با من این کار میکنی عجبا
پیام بعدی
_ ترو خدا جواب بده بابا اههه مردم
پیام بعدی
_دانشگاه یه پروژه داریم استاد داره گروه انتخاب میکنه قرار چند تا مکان بگه اول عکاسی کنیم بعد ماکتش درست کنیم البته قبلش روی کاغذ شطرنجی نقشه را بکشیم
داره گروه انتخاب میکنه فردا میای
و همین طور پیام های بعدی تر …..
با گفتن از شنبه میام از صفحه چت بیرون اومدم
اهنگ گذاشتم و چشمم بستم
در همین حین بود که صدای جیغ و داد مامان شنیدم
که با داد گفت
_ماهوش بابات بدو بیا چکار کنم باهوش بیا ترو خدا کجایی تو دختر
سریع از جا بلند شدم به سمت سالن رفتم که بابا رو در حالی که روی زمین افتاده بود و مامان که با گریه بالای سرش بود دیدم سریع با اورژانس تماس گرفتم
از ترسم حتی یه کلمه هم نمیتونستم حرف بزنم
اورژانس که اومد و بابا رو به بیمارستان بردن من و مامان هم با ماشین پشت سر امبولانس حرکت کردیم
_دختر چرا این طور شد اون جعبه چی بود بهش دادی
_یعنی چی
_در جعبه را که باز کرد منم رفتم تو آشپزخونه وقتی اومدم دیدم از رو مبل افتاده پایین دستش رو قلبش
با حالت شک ای به روبروم نگاه میکردم یعنی چی مگه چی توی اون جعبه بوده که بابا رو به این وضعیت انداخته
به بیمارستان که رسیدیم بابا را منتقل کردن به بخش
بعد از ۱ ساعت انتظار دکتر اومد بیرون
و به من و مامان گفت
_

….

دوست عزیزم فردا مسابقه داری

میخواستم اینجا بگم که ارزو بهترین ها را برایت دارم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 15

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x