با لکنت لب زدم :
+ م … من نمیتونم اینکار رو انجام بدم ! …
نمییتونمم … .
خنده ی وحشتناک و شیطانی ای کرد و گفت :
_ من به اینکه میتونی یا نمیتونی کاری ندارم ! …
اگه میخوای سارا رو به دست بیاری و دوباره مال خودت بکنیش ، باید اون پسر رو بکُشی … .
و بعد هم صدای بوق گوشی بلند شد …
داد بلندی کشییم و گوشی رو با عصبانیت پرت کردم به طرف دیوار که تیکه تیکه شد ! …
به طرف مبل حرکت کردم و نشستم ،
شروع کردم به ماساژ دادن دو طرف سرم …
من ، من واقعا نمیتونستم اونو بکُشم ! …
اون کلی نگهبان و محافظ دور خودش داره …!
اگه این کار رو میکردم ، مطمعنن اطرافیانش از خِیرم نمیگذشتن و منو یا به دادگاه می کشوندن و اعدامم میکردن یا هم خودشون دست به کار میشدن و منو میکُشتن ! … .
کلافه هوفی کشیدم …
خدایا ، کمکم کن ، من واقعا نمیدونم چیکار کنم … !
همینطور داشتم فکر میکردم که چند تقه به در اتاق زده شد …
نفس عمیقی کشیدم و لب زدم :
+ بیا داخل … .
در باز شد ، ایلیاد داخل اتاق شد و در رو بست … .
با دیدن اوضاع بدم ، نگران به طرفم قدم برداشت و گفت :
_ باز چیشده افشین؟! … .
آب دهنمو به زحمت قورت دادم …
به مبل تکیه دادم و همونطور که به سقف اتاق خیره شده بودم ، لب زدم :
+ بدبخت شدم ! … .
رو به روم روی مبل نشستم و گفت :
_ چراااا؟! … مگه چیشده خب حرف بزن … !
+ ازم میخواد آیدین بولانگر رو بکُشم ! … .
با بهت بهم زل زده بود …
بعد از چند لحظه لب زد :
_ ک … کی؟! …
نفس عمیقی کشیدم و همونطور که به چشاش زل زده بودم ، جدی گفتم :
+ اینکار رو میکنم …
با لکنت گفت :
_ نباید اینکار رو بکنی افشین ! …
اون ، اون فرد خیلی معروفیه …
اگه ، اگه آسیبی بهش بزنی ، خاندانش میکُشنت ! …
اخم ریزی کردم :
+ در حال حاضر فقط سارا واسم مهمه ! …
اون ، اون باید خوب بشه …
من حاضرم بمیرم اما سارا خوب شه ! …
از روی مبل بلند شد و کنارم نشست و گفت :
_ چی داری میگی دیوونه؟! …
من نمیزارم خودتو بندازی توی خطر ! …
تو میخوای خودتو فدا کنی … در حالی که هنوز معلوم نیس ، شاید یه راه دومی هم داشته باشی …!
پوزخندی زدم و همونطور که خودمو خم میکردم تا بسته ی سیگارمو از روی میز بردارم ، لب زدم :
+ راه دومی وجود نداره … .
ساکت بهم زل زده بود که یه نخ سیگار لای لبهام قرار دادم و در همون حین ادامه دادم :
+ اون بهم گفت ، گفت که اگه میخوام سارا خوب شه … سارا طلسمش بشکنه و دعا نابود بشه ، باااااید آیدین رو بکُشم ! …
و منم میکُشمش … حتی اگه تقاصش مرگ باشه ! …
سارا بخاطر من از ایران بلند شده اومده اینجا تا منو برگردونه … اما من تا حالا واسه پایدار موندن عشقمون چیکار کردم؟! هااا؟! … ها ایلیاد؟! …
همونطور که سیگار رو با فندک روشن میکَردم ،
شونه ای بالا انداختم و خودم در جواب گفتم :
+ هیچکار … تا حالا هیچکار انجام ندادم که بهش ثابت کنم دوستش دارم ! … فقط به زبون گفتم … عملی کاری انجام ندادم …!
من آیدین رو میکُشم ، طلسم سارا که شکست مطمعنن منم به دست افراد آیدین کُشته میشم ! … تو ، تو به سارا بگی … بگی که افشین ، افشین خیلی دوستت داشت ! … خییییلییی زیااااد … .
ناباور بهم خیره شده بود …
پوک عمیقی کشیدم و دودش رو بیرون فرستادم که گفت :
_ تو ، تو عقلتو از دست دادی ! …
دیوونه شدی … !
من شک ندارم که دیوونه شدی ! …
پوزخندی زدم و همونطور که داشتم نقشه ی قتل آیدین رو میکشیدم ، گفتم :
+ پای سارا وسط باشه ، دیوونه هم میشم ! …
دستهها
- آهو و نیما
- الاغ لند(رویای آرام)
- جلد دوم رمان نیستی
- چت روم
- در مسیر سرنوشت
- دلباخته
- رمان
- رمان ۵۲ هرتز
- رمان آبرویم را پس بده
- رمان آخرین سرو
- رمان آرزوهای گمشده
- رمان آسمان دیشب آسمان امشب
- رمان آنرمال
- رمان اردیبهشت
- رمان از کفر من تا دین تو
- رمان استاد خاص من
- رمان استاد خلافکار
- رمان استاد متجاوز من
- رمان افسونگر
- رمان اقیانوس خورشید
- رمان اکالیپتوس
- رمان الهه ماه
- رمان انلاین
- رمان اوج لذت
- رمان اورا
- رمان به تلخی حقیقت
- رمان به سادگی
- رمان به شیرینی مرگ
- رمان بوی عشق
- رمان بوی نارنگی
- رمان بیگانه
- رمان پاییزه خزون
- رمان پرستار دل
- رمان پرستش
- رمان پروانه ام
- رمان پسر بد
- رمان پسرای بازیگوش
- رمان پسرخاله
- رمان پل های شکسته
- رمان پناهم باش
- رمان پوکر
- رمان ت مثل طابو
- رمان تاریکی شهرت
- رمان تبار زرین
- رمان ترنم
- رمان تو رو در بازوان خویش خواهم دید
- رمان جادوی سیاه
- رمان جمعه سی ام اسفند
- رمان جُنحه
- رمان چشم مرواریدی
- رمان حوالی چشمانت
- رمان خان
- رمان خانم معلم.
- رمان خزانم باش
- رمان خورشید و ماه
- رمان دختر حاج آقا
- رمان دختری که من باشم
- رمان در چشم من طلوع کن
- رمان در مسیر بهار
- رمان دروغ شیرین
- رمان دروغ محض
- رمان دلبر استاد
- رمان دلدادگان
- رمان دومینو
- رمان دیازپام
- رمان دیوونه های با نمک
- رمان رخنه
- رمان رسم دل
- رمان رهایی یک لبخند
- رمان روشنایی مثل آیدین
- رمان روشنگر
- رمان رویاهای سرگردان
- رمان زنجیر و زر
- رمان زیتون
- رمان ژن برتر
- رمان سادیسمیک
- رمان سایه پرستو
- رمان سر مست
- رمان سرنوشت تلخ دریا
- رمان سروناز
- رمان سودا
- رمان شالوده عشق
- رمان شاهرگ
- رمان شاهزاده قلبم
- رمان شاهزاده و دختر گدا
- رمان شروع تلخ
- رمان شقایق
- رمان شوره زار
- رمان شوکا
- رمان شیطان یاغی
- رمان طالع ترنج
- رمان طلایه
- رمان عبور از غبار
- رمان عروس استاد
- رمان عروس نحس
- رمان عشق با اعمال شاقه
- رمان عشق خلافکار
- رمان عشق موازی
- رمان عشق و احساس من
- رمان عشق و احساس من (جلد دو)
- رمان عصیانگر
- رمان غبار الماس
- رمان غیاث
- رمان فرشته من
- رمان فستیوال
- رمان قانون عشق
- رمان قانون عشق فصل دوم
- رمان قصاص
- رمان قلب عاشق
- رمان کامل
- رمان کینه کش
- رمان گذشته سوخته
- رمان گل گازانیا
- رمان گلامور
- رمان لاوندر
- رمان لیلیان
- رمان ماتیک
- رمان مادمازل
- رمان مادیان وحشی
- رمان مال من باش
- رمان ماه تابانم
- رمان ماهرو
- رمان مربای پرتغال
- رمان مرد قد بلند
- رمان مردی می شناسم
- رمان مروا
- رمان مرواریدی در صدف
- رمان مسامحه
- رمان معشوقهی جاسوس
- رمان معشوقهی فراری استاد
- رمان مفت بر
- رمان ملت عشق
- رمان من پس از تو
- رمان من سیندرلا نیستم
- رمان ناجی
- رمان ناگفته ها
- رمان نامادری
- رمان نیستی ۱
- رمان نیلا
- رمان نیمه گمشده
- رمان نیهان
- رمان هلما و استاد ب تمام معنا
- رمان همسر دوم
- رمان همسفر من
- رمان همصدا
- رمان همکارم میشی
- رمان هیژا
- رمان هیلیر
- رمان وارث دل
- رمان ورطه دل
- رمان ویلان
- رمان یادم تو را فراموش
- رمان یاسمین
- رمان:انتقام تلخ وشیرین
- متفرقه
- مطالب دسته بندی نشده
معرکه 😜😁😘🥰
وایی خیلی عالیه میشه پارت بعد رو بزای😍😍
چشم نفس امشب گذاشته میشه 😉🌷