رمان مسامحه پارت دوم

4.3
(11)

مرسی از نظراتتون♥️
خب …
بریم ادامه ی داستان..:))

💬روزی از روز ها ، بعدازظهر مثل همیشه حنیف آقا گوسفندان را از آغل بیرونشان آورد و آنها را ب سوی یکی از کوه ها؛راهی کرد..
در یک مکان خوب ، جایی که پر از علف برای گوسفند ها بود؛ایستاد و زیر سایه ی درخت عنابی نشست …
راستی..
تآ یادم نرفته ، این را بگویم ک :
” در روستایی که حنیف آقا و خانواده اش در آن زندگی می کنند ، درخت عناب رشد بسیاری دارد..
به طوری که اگر کسی به این شهر بیاید و بخواهد سوغات با خودش ببرد ، پیشنهاد مغازه داران؛فقط یک چیز است..
عناب !..
اصلا عناب های این شهر؛معروف است..:)) ”
بگذریم؛حنیف آقا بعد از خوردن لقمه ای ک صنم بانو برایش درست کرده بود ، از جایش بلند شد و همین که خواست گوسفندان را به علف زاری دیگر ببرد ، متوجه چند جسم تیره رنگی شد که دوان دوان به سوی او و گَله اش می آیند !..
آب گلویش را به سختی قورت داد و چوبِ چوپانی اش را در دستانش فشرد ، وقتی آن جسم ها خووب نزدیک شدند؛حنیف فهمید حدسش درست بوده..
آن ها؛گرگ بودند ! … .
یک گَله گرگ !..
حنیف نمی دانست چه کند..
یکی از گرگ ها حمله کرد به بره ی ماده ای که باردار بود !..
بُز شاخ داری به سوی آن گرگ ، هجوم آورد و شاخ هایش را؛در پهلوی گرگ فرو کرد..
گرگ خونریزی کرد !..
گرگ های دیگر با دیدن این صحنه ، حمله ور شدند طرف بز و طی یک چشم به هم زدن؛بز را کشتند ! … .
حنیف فریادی از سر خشم کشید و با بالاگرفتن چوبش ، دویید سمت گرگ ها..
اما حنیف ، حریفِ تمامه آنها نمی شد !..
چوبش شکست..
ناباور به چوب شکسته اش زل زد ، همان موقع بود که گرگی ب او حمله کرد و حنیف؛پرت شد به عقب …
افتاد روی زمین ، دو تا از گرگ ها آرام آرام به سمتش؛حرکت کردند..
بقیه شان هم به سوی بره ها ، حمله ور شدند !..
حنیف برایش همه چیز مثل یک کابوس بود ، شروع کرد به داد زدن..
ولی آخر مگر در کوه ، کسی پیدا می شود ک کمکش کند و ب دادش برسد؟؟
حنیف دیگر از داد و فریاد کشیدن ، نا امید شده بود که همان لحظه ، مَردی دوان دوان به سویش آمد؛ نوری در دل حنیف ، درخشید..
مَرد با کمک سگی که داشت ، گرگ ها را دور کرد..
سگ ، پارس کنان دنبال گرک ها دویید؛مرد با انداختن نگاهی به دور دست؛نزدیک حنیف شد و کمکش کرد از جا برخیزد …

حنیف+واقعا از شما ممنونم..
بزرگواری کردین !..

مرد خنده ی کوتاهی کرد و با فشردن بازوی حنیف ، لب زد :

_ اِی بابآا..
من ک کاری نکردم ! …
وظیفمو انجام دادم؛شما می بودی همینکارو برا هم شهریت نمی کردی؟؟

حنیف لبخند خجلی زد ، بعد از چند لحظه سرش را بالا گرفت و سوالی پرسید :

+ راستی..
شما از کدوم روستایی؟؟

مرد دستش را عقب کشید و با گرفتن چوبش ، گفت :

_ من از طالون سفلی هستم..
شما از کدوم روستایی؟؟

حنیف+طالون علیا..

مرد دوباره خنده ای کرد ، حنیف پیش خودش فکر کرد :
“چه مرد خوش رو و خنده رویی !.. ”

مرد_آها ، پس فاصله ی زیادی نداریم..

حنیف سری به نشانه ی مثبت تکان داد و گفت :
+ بله؛همینطوره..

مرد با لحن شیطنت باری گفت :

_ زن منو همه میشناسن؛فکر می کنم شماهم باید بشناسینش..

حنیف ساکت؛ابرویی بالا انداخت که مرد با غرور ادامه داد :
_ اسمش اختره ، دکتر ماماس..

حنیف متعجب و خندان؛فوری گفت :

+ بله که میشناسمشون..
بچه های خودمو ایشون ب دنیا آوردن !..

مرد خنده ای کرد و ساکت؛سری تکان داد..

* * * *

بعد از شستن دست و صورتش ، وارد خانه شد..
گوسفند ها را در آغل کرده بود و درش را هم چفت !..
در خانه را باز کرد و داخل شد ، ماه لقا با دیدن پدرش؛از جایش جستی زد و دوان دوان به سویش آمد..
حنیف دخترکش را در آغوش گرفت و او را در میان بازوان خود ، آرام فشرد..

صنم_سلام حنیف آقا..
خسته نباشی !..

حنیف ماه لقا را پایین گذاشت و خطاب به صنم؛گفت :

+ سلام ، شماهم خسته نباشی ! … .

مکثی کرد و سوالی ادامه داد :

+ کوکب کجاس؟؟

صورت صنم درهم شد و با چندش گفت :

_ رفته توو دِه..
گف میره با بچه ها بازی کنه … .
خیلی خیره سر شده !..

و در ادامه شروع به فحش دادنِ کوکب کرد..
حنیف سری به نشانه ی تاسف تکان داد و لب زد :
+ اینقدر پشت سرِ این بچه بد نگو !..
من نمیدونم تو چه پدرکشتگی ای با این طفل معصوم داری ! …

صنم عصبی ، دست به کمر گفت :

_ طفل معصوم؟؟
تو نمیدونی چه زبدن درازه..
همین امروز …

حنیف به حرف های تکراری صنم گوش نداد و رفت داخل اتاق تا لباس هایش را عوض کند..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 11

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
183 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مارال
مارال
1 سال قبل

چرا صنم با کوکب مشکل داره؟
شخصیت اصلی ماه لقاست؟
مرسی برای پارت خیلی خوب بود😃🌻 اما کوتاه بود🥲

مارال
مارال
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

عجول
گاوه
👀
هااا فهمیدم تعریف کردیه 😂
دنبالل کننده رمان بینظیر👀

NOR .
مدیر
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

دسته بندی رمان رو برات انجام دادم

دامینیک
1 سال قبل

عاها فک کردم خدتو میگی
حالا از کجا میدونی من ازدواج نکردع باشم ک میگیع زودی دس بجنب؟؟
.
.
این حرفو نادیده میگیرم بخاطر حفظ آرامش روحیم😊🔪

دامینیک
1 سال قبل

اگع بزاری منم میگم کیم🗿🖕

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

تو بزا من تولدم میگم بش؟🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

امین نزار من دیدمت شبیه پیرمردا ۷۰ ساله ای😊😒😐

دامینیک
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

به شوخی شوخی به دل نگیریاا🥺

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

خیله خوبیب عسک مخامممم❣🥺

...
...
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

عکس کذاشت؟کی گذاشتی؟؟
پسر خوبی باش یه ساعتی بگو عکستو بزار خو ببینیم 🥺🥺🥺🥺

دامینیک
پاسخ به  ...
1 سال قبل

اوهوم نمتونم بزارم چون عضو نیسم قبول نمکنه🙂🖤

دامینیک
1 سال قبل

برا چی کامنتا پاک شُد وااا😐

مرغ مينا
مرغ مينا
1 سال قبل

من عناب میقام🥲😂

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

من درم پسته هم درم

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

رفسنجانم نفص بیا بهت میدم پسته دوس داری؟🥺❣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

😒🖕

مرغ مینا
مرغ مینا
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

😂😂حاجی دبه نکن
من ۱۰ تومن میدم ۲ کیلو میبرم
گران فروشی حرام است حرامممم😂😂😂😂

Elena .
پاسخ به  مرغ مینا
1 سال قبل

بیا یه چی بگم پشمات تو افق محو شن
ننه م روغن اویلا از قبل گرونی گرفته بود داشت بعد یکی قیمتشو نگاه کرد دید ۳۱ تومنه
حالا فک کن همون روغن اویلا قیمتش چنده؟
۱۵۴ تومن😶

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

۵ برابر عزیز من کجایی کاری😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

نمیدونم😂

دامینیک
پاسخ به  مرغ مينا
1 سال قبل

مرغو تو ایجا چکار مکنی هخ😒🤨

مرغ مینا
مرغ مینا
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

😂😂خودت اینجا چه مکنی

دامینیک
پاسخ به  مرغ مینا
1 سال قبل

هیجا خونه ی منه😁❣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

عا حد و حدود شناخته بشه👽🗿

دامینیک
1 سال قبل

امیر علی بیا

دامینیک
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

منظورم امین بود

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

ی گاوی🚶🏻‍♂️🖤

دامینیک
1 سال قبل

امین بیا زیر کمنت من بت پسته میدم🥺❣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

من پسته دوس ندرم…🖤

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

دلم میخاد بزنمت بدون من خوش میگذرونی کانی😒🔪

دامینیک
1 سال قبل

《تو که میدونی…🖤
《همه ی عمرمو اونجا گذاشتم و رفتم..!
《تو که میدونی…🖤
《بجز آغوش تو جایی نداشتم و رفتم..!
《اگه رفتم و تو…🖤
《سراغمو نمیگیری هنوزم که هنوزه..!
《اگه بجز خودم…🖤
《کسی نیست که دلش برای من بسوزه..!
《نه نمیدونی…🖤
《آخه همه‌ی غمامو به تو نگفتم..!
《نه نمیدونی…🖤
《آخه نخواستم از چشم تو بیفتم..!
.
.
.
*AM*

...
...
1 سال قبل

نویسنده جان تو پارت قبل هم گفتم نمیدونم دیدی یا نه ولی میگم
تورو جون هر کی دوست داره کوتاه نزار ،مارو تو خماری نزار بد دردیههه 😢
میسیییی🥺♥️♥️♥️

دامینیک
پاسخ به  ...
1 سال قبل

نویسنده نمدونوم کدوم….🤨😐🔪

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

😢😢😢آفلین پس همدردیم🥺🥺

دامینیک
1 سال قبل

امیننن کجه رفی؟🥺❣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

نه بایا

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

یسسسسس

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

بده

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

گفتی میرم و ی دوری میزنمو برمیگردم..!
هع…
میگی من بی جنبم که تو رو ول کردم پشیمونم..!
هع…
گفتی حتما منم دستمه قلبمو بهت برمیگردم..!
هع…
میگی بچگی کردم…
میدونم قدرتو ولی اونم:هع
.
🚶🏻‍♂️🖤

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

《نه میتونم جلوت این بحثه رو بازش کنم…
《نه میتونم با غمت تنهایی سازش کنم..!
《نه غرور اجازه می‌ده…
《که به تو خواهش کنم…
《ولی من دلم پیر میزنه…
《موهاتو نوازش کنم💕⚡

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

سولی کورایسای
چرا هیچکس نی؟ ☹️
من مانده م تنهای تنهاااا آاااا

دامینیک
1 سال قبل

آقای نویسنه کجه رفی🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

آقای ریاضی دان کجه رفی🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

بیا امییییییی🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

بیاااااا🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

کوجاییی🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

باش رفی منم مرم🥺❣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

😒🖤

دامینیک
1 سال قبل

مرم نمام🥺❣

دامینیک
1 سال قبل

امینننن بگو اونگ🚶🏻‍♂️❣

...
...
1 سال قبل

پسر خوب بیا پارت بعدی رو بزار لطفا

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

ممنون🙃

Fariba Beheshti Nia
1 سال قبل

رمانت عالیه آرزوی موفقیت💜

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

داستانشو کی بت میگه،؟

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

واو ینی این داستان اشناتونه🥲❣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

موفق باشی

Elena .
1 سال قبل

بدون من چه میکنین؟

دامینیک
پاسخ به  Elena .
1 سال قبل

الننننننن بیا یوتیوب لایو اهنگای بی تی اسسسس
همه اوجا انگلیسی گپ میزنن
من فق گفتم ای ام سولومون🚶🏻‍♂️🖤

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

یوتیوب ندارم🥲

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

مرسی تو چطوری
دهنم سرویس شده با درس😂
خواهش میکنم💚
نو پرابلم😂💚

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

آره بابا
۳ فصل فیزیک (یه فصل مونده)
۳ فصلی که زمین بود
۲ فصل زیست (۴ فصل مونده که ۳ فصلو فقط باید مرور کنم و یه فصل فقط یکم روش گیرم)
شیمی هنو نخوندم فردا باید بخونم که ۳ فصله که آسونه
ترم اول معدلم ۱۹ و ۷۱ صدم بود
اون دفعه عربیم خوب نبود الان رسوندم خودمو دینی رو آزمون دادیم چندروز پیش یکم فک کنم برینم ۱۸ و نیم اینا بشم فارسی هم یادم نبود بایدیه چیو بفرستم ولی آزمونو ۲۰ میشم اگه اونو ارفاق کنه چونکه بچه های لیگ علمی بودیم خوبه😂 برای ترم اول هم زیست و شیمی ۲۰ شدم فیزیک ۱۹ ریاضی ۲۰ این دفعه ریاضی رو ۲۰ میگیرم
هفتم فکر نمیکردم انقدر مهم باشه😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

من کلا پرحرفم به خاطر همین پیام بالا بلند نوشتن واسم آسونه
نه خدایی هفتم مهمه ؟

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

آهان
بالا ۱۹ باشه معدلم حله دیگه؟ 😂

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

سولی یه معامله ای😂
تو بگی واقعا کی هستی من عکس مو اینحا میزارم پروفم 😂

دامینیک
پاسخ به  Elena .
1 سال قبل

نه اون معامله با امینه 🪐🥺😂

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

یه دونه بخر دوتا ببره ها😂
بگو بزارم
البته نا گفته نمونه تو رمان دونی یه مدت پروفم بود ولی برداشتم😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

نه😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

امیدت به سولومون باشه😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

پس منم عکسمو نمیزارم😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

من چونکه اعتماد به سقفم گفتم میزارم 😂
نه خدایی چهرم خوبه😂

دامینیک
پاسخ به  Elena .
1 سال قبل

نمخام بیام همه چیزمو لو بدن😐🖤

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

فقط اسمتو بگی حله عزیز من😂

دامینیک
1 سال قبل

امین بیا ایجه:
.
.
.

رو به را نیس احوالم
شبا بد روزا درگیر کارم…
حالم خوش نی…
تو منو کشتی..!
پشت پنجره میشینم؛
خنده این پشت نی
اخما تو هم
غصه ها کوهن
انگا مجبورم که ازت دورم
بی تو این شبها چقده شومن
چقده رفتارات تاثیر داره رو من…🖤⚡

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

حالا تو بگو

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

سولی ممد که عسک نمیزاره
باید به من راضی بشی بگی کی هستی😂

دامینیک
پاسخ به  Elena .
1 سال قبل

بماند ممد با عسک گذاشتن جذابیت خوشو نشون میده به من که چیزی نمیرسه😒😒😒😒

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

اوکی
پس هرچی صدات میزنم باید تحمل کنی اصغر نسناس جونم😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

جعفر خوبه😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

بخور چکش😂
مرض دارم😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

هیچی ولش به قول داداشم بعضی وقتا تغییر زبان میدم ناکجاآبادی حرف میزنم😂

دامینیک
پاسخ به  Elena .
1 سال قبل

://////

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

۱۷ولی کنکوری
نگرون نباش خودم براش زن در نظر گرفتم که هروقت خواست بریم خواستگاریش😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

دوستمه😂
همین مرغی خودمونه😂
البته داداشم بدبخت فلک زده میشه😁
میخوام دست به یکی کنم با اینکه پیشم نیست اذیتش کنم😁😂

دامینیک
1 سال قبل

من دلم تنگه‍
واسه یه دلخوشی کوچیک‍
واسه یه همسفره ساده که باهاش‍:
بزنم جر بدم این جاده رو با موزیک‍
عا
بضی موقعا همه چی هست…
بجز اونی که باید باشه‍‍‍ـ🙂
اهمممم

دامینیک
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

مثلن یه بچه ی تنها که اسباب بازی هم داره عا..
ولی کسی نیس که باش با همون اسباب بازی
بازی کنه…
اون موقس که با همه قهر میکنه‍…
حتا با اسباب بازیش‍🖤👐🏻

Elena .
1 سال قبل

از بچه هایی هست که اینجا و اون یکی سایته
مرسی💜😂 تو به نظرم حواست باشه خواهرت ازین بلاها سرت نیاره😂
بگو فرقی نمیکنه
اصن من خواهر همتونم🤣

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

چیه مگه بچه هشتمی چشه

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

۳۰ سالت بشه همون بچه هشتمیه ۲۵ ۲۶ سالشه دیکه سم نی😂
فعلا سن رل زدن نی کلا
باید گذاشت ۲۵ به بعد

...
...
1 سال قبل

عجبببب کشفیییی کردییییی باریکلاااااا
سولومون جان من بیا بگو اشتباه گفت 😂😂

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

👏👏👏👏👏👏👏
آفرین پسر خوبم جایزه بهت چی بدم؟

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

نه راستکی گفتم مسخره چیه عزیزم
اگه واقعا درست کشف کردی کشف بزرگیه
حالا بگو جایزه چی میخوای ؟
.
.
.
.
از وضع بازار که خبر داری گرونیه ،خوااستم بگم حواست به جیب ما هم باشه هاااا جایزه تو بیار پایین

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

😂😂😂
با اجازه خواهرات :
😘
اینم جایزت
اگه نمینوشتی بوس رو پیشونی منحرف نشید به یه چیز دیگه فک میکردم آفرین که زودی اونو نوشتی 👍

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

☺️☺️

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

کی ابجیته؟

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

بنده آبجی کوچیکشم😂

Elena .
در انتظار تایید
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

الن بسی رنج برد در این سال سی
که ممد بیاد بگه اکبر شده مهوش😂
چرت و پرت گوییم شروع شد😂

دامینیک
پاسخ به  ...
1 سال قبل

من سولومونم

Elena .
1 سال قبل

آفرین داوشم😂
برم برات زن بگیرم ۱۸ سالش باشه؟ 😂
به عنوان جایزه ت؟ 😁😂

دامینیک
پاسخ به  Elena .
1 سال قبل

دیقن برا چی؟

Elena .
پاسخ به  سولومون
1 سال قبل

چونکه میخوام خواهرشوهر شم😂
بعد هم خواهرشوهر باز یدر بیارم هم صلح بکنم با عروس و داداش رو اذیت کنیم😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

شاعر چه میفرماید
دیوانه چو دیوانه بیند خوشش آید
پس اگه من شدم آبجی کوچیکه ت ازم خوشت اومده پس … 😁😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

نخیر من تا داداشامو دق ندم دست برنمیدارم

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

ایش خوب بچه نیار

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

سردست نشه یه وق پسرم ،ده تاااا👀

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

هینننننننننن بی ادب

😂😂

دامینیک
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

سرویس

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

دهن کی؟ 😂

Elena .
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

کدوم پیامم؟ 😂

Elena .
در انتظار تایید
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

اصلا هم پیامت رو ندیدم که پاک کردی😁😂
میگم برای شماهم سایت مشکل داره خیلی دیر صفحه بالا میاد؟
من هروقدر میخوام یه صفحه رو حتی رفرش کنم پیامارو برام بیاره ۱۰ دیقه گیر اینم صفحه بالا بیاد😕

...
...
1 سال قبل

چرا هر روز نوع دیدگاه عوض میشه منظور شکلش
صبح کوچیکی بودن الان فونت ها خیلی بزرگ شدن

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

اوهوم اومدم سایت یهو احساس غریبی کردم
🥺🥺🥺🥺

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

ببین داری توهین میکنیا
من همیشه مهربونم نیستم

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

مال این پیامته
چرا سایت اینجوری شده
گیر می‌کنه

...
...
پاسخ به  Unknown
1 سال قبل

اینکه نوشتی مهم ماییم و خودت که داداش بزرگی ای

183
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x