رمان پسرخاله پارت 194

3.9
(35)

 

 

داشتم آروم آروم قدم برمیداشتم اما یهو ایستادم و دیگه جلوتر نرفتم.

داشتم حرفهای جدیدی میشنیدم.

حرفهایی که هم واسم عجیب بودن هم شیرین.

ایستادم و بهت زده به نقطه ای نامعلومی خیره شدم.

گفت یاسین !؟

منظورش از تمام این سوالها یاسین بود !؟

لبهامو به سختی از هم باز کردم و بجای جواب دادن پرسیدم:

 

 

“یاسین ؟تو داری در مورد یاسین حرف میزنی”

 

 

از طرز حرف زدن منی که بقول خودش گیج که نه در واقعا بیخیر بودم خودش هم فهمید که یاسین پیش من نیست و حتی گفت:

 

 

“آره یاسین…مگه پیش هم نیستین؟”

 

 

نمی فهمیدم چرا یاسین باید پیش من باشه.

من شیراز بودم و اون تهرون…

مگه میشد آخه !؟

خیلی سریع جواب دادم:

 

 

“نه…چرا باید یاسین اینجا باشه؟”

 

 

دیگه صداش شوق نداشت.سردرگم گفت:

 

 

“آخرین بار که باهاش حرف زدم رسیده بود شیراز.قرار بود بیاد پیش تو”

 

 

دست و دلم لرزید.

یاسین اومده شیراز…!؟

بریده بریده پرسیدم:

 

 

“یاسین ؟ او…مده….اومده شیراز؟!”

 

 

آهسته ودرحالی که کاملا مشخص بود الان مطمئن شده پیش من نیست جواب داد:

 

 

“آره…اومد چون قرار بود بیاد پیش تو…”

 

 

قلبم به تاپ تاپ افتاد و این صدای تاپ تاپ اونقدر بلند بود که به وضوح احساسش میکردم.

یاسین میخواست بیاد پیش من ؟

یاسین…

یاسین چرا میخواست بیاد پیش من!

آب دهنمو قورت دادم.

دستمو لای موهام فرو بردم و پرسیدم:

 

 

“یاسین الان شیرازه ؟”

 

 

“آره…شیرازه…وقتی بهش زنگ زدم گفت باهات فاصله ای نداره و تا ربع ساعت دیگه میرسه پیشت…خونه ی پدرت.

چطور نیومده هنوز ؟

از آخرین تماس من باهاش چندساعت میگذره”!

 

 

تا اینو گفت فورا اون لحظه ی خاص برام مرور شد

لحظه ای که حس کردم یه نفر صدام زد اما بجای اینکه دقت کنم و اون صدارو جدی بگیرم رفتم تو آغوش امیرحسین….

وای!

من گند زده بودم.

وقتی یاسین داشت تماشام میکرد امیرحسین رو درآغوش گرفته بودم.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا 35

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
4 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mobin
Mobin
2 سال قبل

چرا چرا چراااااااا🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲 بقیش و می‌خوام چقدر صبر کنم 💔🥺🚶🏼‍♀️
تفففففففف

Amir
Amir
2 سال قبل

اخه این دوتا خط چیه واقعا
۳ روز طول میکشه پارت جدید بزارین بعدش همونم ک میزارین سرجمع دوتا خطه
۳ دقیقه طول میکشه تموم شه شایدم کمتر
حداقل ۲۰ پارت رو میشه تو یک پارت گذاشت
واقعا شورشو دراوردید خیلی مسخرس هردفعه دو تا خط میزارید فقط:/

فریبا
فریبا
2 سال قبل

سلام خوبی خسته نباشید. خیلی ممنون بازم پارت بگذارید

بانوی شب
2 سال قبل

ای وای من سکته رو رد کردم من

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x