سرنوشت تلخ دریا♥️پارت دهم

2.3
(3)

پارت دهم

منتظر آژانس بودم ۱۰ دیقه پیش بهش زنگ زده بودم هنوز نیومده هوفف
سرم تو گوشیم بود که یه ماشین کنارم وایستاد
+جوووون خوشکله شبی چند

جوابشو ندادم رفتم عقب تر که ازشون دور بشم
احساس کردم در ماشینی باز شده
از استرس با دستام ور میرفتم که یه نفر از پشت کمرمو گرفت
+ناز نکن دیگ بیا میبرمت یه جای خووب
_ولم کن شب بود کسی صدامو نمیشنید
جیغ میکشیدم فقد
نمیخواستم برای بار دوم بهم تجاوز شه
اشک هام بی اختیار می چکیدن

که صدای غررش یه نفر از پشت سر به گوشم رسید

+چیکار میکنی عوضیی
که اولین مشت بهش زد
شب بود چشمام اشکی درست نفهمید کی بود
تندی اشک هامو پاک کردم خواستم که جداشون کنم
انگار دیوونه شده بود
پشت سره هم تو صورت طرف مشت میزد
_ولش کن تروخدا

که با حرف من متوقف شد
یارو سریع زد به فرار

روشو برگردوند سمتم
حیرت کردم با دیدنش
امین بود
+آسیبی که ندیدی
_با صدای بغض داری گفتم نه
+اخه لامصب اینموقعه شب تنهایی اینجا چیکار میکنی
_منتظر آژانس بودم
+خیلی خب سوار شو خودم میرسونتم
_اخه الان میاد مزاحم شما نمیشم
+یه حرف دوبار تکرار نمیکنم بشین دوباره میخوای یه بی سر صاحبی مزاحمت بشه

بدون حرفی سوار شدم

نگاهی بهش کردم
فهمیدم گوشه لبش زخمی شده
بی اختیار دستم سمت لبش رفت
انگار که سوخته باشه لبش دستشو رو دستم گذاشت
رو بهم گفت
+ چیزه مهمی نیست

آدرس خونه رو بهش گفتم کل راه حرفی بینمون زده نشد فقد سرمو تکیه دادم به شیشه ی ماشین آروم گریه میکردم اگه امین نبود دوباره میخواستم چه خاکی تو سرم بکنم
+گریه نکن چیزی نشده که
-گریم اوج گرفت
چونمو چرخوند سمت خودش اشکامو پاک کرد
+گریه نکن چشای خوشگلت پف کرده

حس امنیت داشتم پیشش بر خلاف امیر،،،،،،،
سرمو گذاشتم رو شونش دستشو برداشت سرم لیز خورد رو سینش موهامو نوازش کرد آرامش خاصی بهم داد

+همینجاس خونتون؟
_اره ؛ کلی تشکر کردم از ماشینش پیاده شدم سمت خونه حرکت کردم هرچند دلم نمیخواست پیاده بشم

*****
ادامه دارد🫀

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.3 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
16 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مبینا
مبینا
2 سال قبل

عالیه رمانت.مرسی

Yasmin
Yasmin
پاسخ به  مبینا
2 سال قبل

♥️💋💋

Darya
2 سال قبل

اگه عاشق امین بشه خیلی مسخره میشه
خدا کنه دریا و امیر عاشق هم دیگه بشن

مهدیه
پاسخ به  Darya
2 سال قبل

برو بابا با اون طرز فکر مسخرت🤡
چرا یه آدم باید عاشق کسی بشه که بهش تجاوز کرده

Darya
پاسخ به  مهدیه
2 سال قبل

عزیزم درست صحبت کن چرا توهین میکنی بالاخره هر کی نظری داره بعدش ما که نمیدونیم امیر یا امین چطور آدمی هستن پس نظر قطعی نمیتوانیم بدیم همچنین اگه امیر دریا دوست داشته باشه و بهش کمک و محبت کنه دریا هم بهش علاقه مند میشه و عاشق
ولی خوب فعلا نمیشه گفت به امیر برسه یا نه شما هم عزیزم لطفا به نظرات دیگران توهین نکن

ی بنده خدا ....
پاسخ به  Darya
2 سال قبل

اتفاقا منم با شما موافقم اگر ب طور متفاوت عاشق امیر بشه خیلی بهتره یعنی شبیه رمان های دیگ نباشه و متفاوت باشه

👑Queen👑 🙂
2 سال قبل

اینکه تو همه رمان ها دختره عاشق متجاوز ش میشه اینم بشه خیلی مسخره میشه اینجوری الان عالی داره پیش میره

مهدیه
2 سال قبل

نویسنده خیلی قشنگ بود مخصوصا اونجاش که به لب امین دست زد و دلش نمی‌خواست از ماشین پیاده بشه

Yasmin
Yasmin
پاسخ به  مهدیه
2 سال قبل

خوشحالم ک خوشت اومده😍♥️

مبینا
مبینا
2 سال قبل

به نظر من هم اگه عاشق امین بشه بهتره .چون متفاوت با بقیه رمان ها میشه .

نیوشا
2 سال قبل

عجب 🤔 😉😀••
مرسی از نویسنده؛ دختره گلم 😘💓💕😇🌼 فقط یک چیزی اول اون پسرجدید تازه وارد یجورایی مهربون دریاگفت قشنگ و یجورایی یکم شبیه رئیسش امیره
بعد هم که این پسره و امیر هموبغل کردن شروع کردن خوشوبش و صحبتکردن یعنی احتمالش هست یا بایدبرادرباشن یا فامیل مثلن پسرخاله•پسردایی یا پسرعمه•پسرعمو بعدهم که گفته شود تازه از خارج روسیه یا لهستان برگشته چقدرمرموز😉😀😘😁😇

Yasmin
Yasmin
پاسخ به  نیوشاSs
2 سال قبل

مرسیی مامان جوون♥️💋😂

Fariba Beheshti Nia
F
2 سال قبل

پارت بعدی رو کی میزارید ؟!

Yasmin
Yasmin
2 سال قبل

به زودی میزارم قشنگم ♥️💋

Darya
2 سال قبل

نویسنده چرا پارت نذاشتی؟

16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x