پارت39 رمان نیستی 1

3
(9)

 

 

این حرفا مثل بمب تو سرم صدا داد دلم میخواست با مشت تو دهنش بزنم با عصبانیت از جا بلند شدم و گفتم :پس دزدیدن مهدا هم کار تو بوده هه واقعا برات متاسفم

 

راهم و به سمت خونه کج کردم

صدای محمد و از پشت سر شنیدم که میگفت :وایسا نه اون من نبود میگم وایسا حرفم هنوز تموم نشده

 

دیگه حرف هاش برام اهمیت نداشت

همینقدر که باید میفهمیدم فهمیدم

 

فقط نمیدونستم باید چطور خودم و ازاد کنم

شاید بهتر بود برم پیش یه دعا نویس دیگه

 

وارد خونه شدم از حرص موقع راه رفتن پاهام و محکم به زمین میکوبیدم

 

مامان:کجا بودی

 

کلافه نفسم و فوت کردم و چشم هام و تو حدقه چرخوندم و گفتم :تو باغ

 

بی توجه به مامان وارد اتاق شدم شروع به راه رفتن کردم تیک گرفته بودم به قدم زدن

نمیدونم چند بار یه مسیر و رفتم و برگشتم که اخر طاقت نیاوردم و از اتاق خارج شدم

 

وارد حیاط جلویی شدم که با کیومرث و فاطمه رو به رو شدم با شک بهشون نگاه کردم

جفتشون سلام کردن بدون اینکه جوابی بهشون بدم ازشون فاصله گرفتم

 

به سمت پشت خونه حرکت کردم یادمه بچه که بودم بابا بزرگ همیشه می‌گفت این سمت نیام

و دلیلش چاه ابی بود که عمق زیادی داشت

روی چاه لاستیک تراکتور گزاشته بودن که دور لبه ی چاه و پر کرده بود و یه ورقه چوبی نازک روی لاستیک گزاشته بودن

 

دلم میخواست اون ورقه چوبی و بردارم و به ته چاه نگاه کنم اما ذهنم بهم هشدار داد که با این وضعیت به صلاحم نیست

به نرده بوم روی زمین نگاه کردم اونقدر ذهنم متشنج بود که چند ثانیه فقط به نرده بوم زل زده بودم به سرم زد که بالای پشت بوم برم و از اون بالا محوطه باغ و استخر وزمبن های کشاورزی و ببینم

 

فصای سبز باغ و زمین ها منو به هیجان انداخت نرده بوم و به سختی بلند کردم

 

اولش کمی ترسیدم اما به ترسم غلبه کردم و خودم و به لبه ی پشت بوم رسوندم

 

سریع خودم و بالا کشیدم وقتی پام روی پشت بوم قرار گرفت خیالم راحت شد

 

از اون بالا انگار به ابر ها نزدیک تر بودم

دست هام و باز کردم و صورتم و رو به اسمون گرفتم

وزش باد شدید تر شد و هوا خنک تر

 

همون لحظه …..

 

…….

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 9

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x