پاییزه خزون پارت ۶۷

5
(2)

پاییزه خزون

 

_باشه آرمین،تو درس میگی ولی الان نه!!! بزار بعد عید نزار یه داستان جدید درست بشه ،تو که حال منو میدونی بزار یه ذره آرامش برگرده به زندگیم بعد عید برو باهاش حرف بزن ،باشه ؟!
_قبل عید و بعده عید چه فرقی داره ساحل دقیقا !؟کاریه که باید انجام شه واقعا دلیل این ترساتو نمیفهمم بهت میگم منِ لامصب هستم هواتو دارم !بزار یه ذره از تنشات کم بشه ،بزار باهم دوتایی یه ذره رنگ آرامشو ببینیم و زندگی کنیم
_آرمین
پر اخم گفت
_آرمین ؟
_یه چیزی میخواستم بگم بهت البته اگه عصبی نشی ؟!
چشماشو محکم روهم فشار داد و گفت
_یا خدا ،چی شده دوباره چیزی ازم پنهون کردی!؟
_اولن که من چیزیو ازت پنهون نکردم ،دوما که برای تعطیلات عید قراره آخره هفته بریم شمال
_شمال؟
_آره شمال اونجا هم عموم ویلا داره هم مامان بابامم یه ویلای نقلی داشتن ،دیروز آراز گفت بهتره آخره هفته راه بیوفتیم که به ترافیکم نخوریم و قراره بر اینه که۸ عید برگردیم انگار آراز اینا کار دارن
_چه خبره آخه اینقد،شمال دو روز ،سه روز میخواید تا ۸ عید اونجا باشید ،شاید تو به یه ورتم نباشه ولی من دلتنگت میشم
_آرمین چرا فکر میکنی کلن برام مهم نیستی ؟!بخدا برام مهمی ولی نمیتونم ساز مخالف بزنم باهاشون همشون دارن کارای سفرو آماده میکنن تا جمعه صبح راه بیوفتیم بریم
_باشه برو ،تو که چه من بگم و چه نگم میری پس فرقی نداره ،خوش بگذره ولی بدون تلافی همه اینارو وقتی نامزد کردیم در میارم ازت
دستشو گذاشت رو داشبورد و گفت
_این خط این نشون

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
...
...
2 سال قبل

زمان پارت گذاری چجوریه؟هرروز؟

mehr58
mehr58
1 سال قبل

ای جااااان خط ونشون میکشه برای بعد نامزدی

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x