رمان آواز قو پارت ۱۲

۲ دیدگاه
  78     می‌خواهم سوال دیگری بپرسم که ناگهان صدای مادر در گوشم می‌پیچد “شیرم رو حلالت نمیکنم اگه ازدواج کنی و دلت پیش اون خونواده ی قاتل باشه…

رمان آواز قو پارت ۱۱

۸ دیدگاه
      بعد از چند دقیقه ماه منیر سکوت را می‌شکند _گل پری همسایه‌تون رو خوب میشناسی درسته؟ _بله خانوم! _ قبلا خیاطی و دوخت پارچه های خاندان محمود…

رمان آواز قو پارت۱۰

۱ دیدگاه
        بهت زده و با دهانی نیمه باز نگاهش میکنم _چی؟ _تکرار نمیکنم! _پس…پس تهدید های اون شب…پاره شدن لباسام…اون نامه ی احمقانه، همه ی اینا کار…

رمان آواز قو پارت ۹

۵ دیدگاه
    #پارت_59       چشمک منزجر کننده ای می زند و من نگاهم به سمت آواز میرود دلم را برده؟ آنقدر دلیل برای تنفر دارم که تا سالهای…

رمان آواز قو پارت ۸

۳ دیدگاه
52       پری سکوت میکند و با چهره ی غمگینش برایم دل می سوزاند همان لحظه در حیاط باز میشود و مادرم با چادر خاکی اش در چارچوب…

رمان آواز قو پارت ۷

۳ دیدگاه
راست تو روستا راه بره و به ریش من بخنده؟ در حالی که هم پسرم رو کور کرده هم به عروسم نظر داره؟ چشم روی هم میگذارم و دنبال جواب…

رمان آواز قو پارت6

۱ دیدگاه
᭄ در میانه ی راه با نگرانی و عصبانیت می ایستم دستم را از دستان پری بیرون میکشم و با تمام درماندگی ام فریاد میزنم _وایسا پری! پری می ایستد…

رمان آواز قو پارت ۵

۶ دیدگاه
  چشم روی هم میگذارد و نفس خشمگینش را بیرون میدهد حافظه ی خوبی دارد و هنوز فراموش نکرده که رازش را پیش ماه منیر لو داده است حالا با…

رمان آواز قو پارت ۴

۵ دیدگاه
            بغض سنگینی راه نفسش را بسته لبهایش میلرزد سرما امانش را بریده یعنی حال مریم خوب است؟ لحظه ای را به یاد می آورد…

رمان آواز قو پارت ۳

۲ دیدگاه
      رو به قبله می‌نشیند و با تمام وجود خدا را میخواند گریه میکند و خدا را تنها پناهشان میبیند در همین حال محمد چشم باز میکند _خوبی…

رمان آواز قو پارت 1

۴ دیدگاه
  رمان آواز قو  عاشقانه_انتقامی🔥 پایان_خوش #پارت_1     _مریم! _چیه؟ _تا حالا بهت گفتم شبیه چه حیوانی هستی؟ _ببین دو دقیقه بهت رو دادم!! بی ادب نشو ! _نه…