رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان غیاث
قاصدک .

رمان غیاث پارت ۱۴۹

        – حاجی ما.. ای حسین نامی که میگی نمی‌شناسیم اینجا، اَ بچه‌های ای (این) محل نی مُلتَفتی؟ اَیه (اگه) هم باشه، دیگه کَفتر جلدِ ای محل نی، برو رد کارت خوشتیپ!     گفت و فیلترِ

ادامه مطلب »
رمان شیطان یاغی
قاصدک .

رمان شیطان یاغی پارت 23

        لب هایش را بهم مالید و رژ را داخل کیفش سر داد. در هر حال به ظاهرش می رسید و این یکی ازبهترین کارهایی بود که بی نهایت دوست می داشت…   عمه ملی با حرص

ادامه مطلب »
رمان از کفر من تا دین تو
قاصدک .

رمان از کفر من تا دین تو پارت ۱۳۴

    قد بلند تقریبا میشه گفت به بلندی خودم که با کفش های پاشنه میخی که پاش کرده بود و اون اندام موزونش کشیده تر هم دیده می‌شد. چشم های روشن و موهای بورش میتونست سلیقه خاص خیلی از

ادامه مطلب »
رمان مرواریدی در صدف
قاصدک .

رمان مرواریدی در صدف پارت ۴۳

        مروارید خودش را کمی از روی تخت بالا کشید و باز هم بدون اینکه نگاهش را به صورت او قرض دهد به مانند خودش آرام گفت:   -بله   -خداروشکر   مروارید که سعی کرد از

ادامه مطلب »
رمان بیگانه
قاصدک .

رمان بیگانه پارت ۴۷

    رفتیم خانه…     من از دستش عصبانی بودم اما دلم می سوخت برایش …     برای مردی که زیادی در لاک تنهایی فرو رفته بود.     این مدت فهمیده بودم چقدر تنهاست….     می‌دانستم

ادامه مطلب »
رمان الهه ماه
قاصدک .

رمان الهه ماه پارت ۱۲۹

    _میشه اجازه بدین بیام تو ..؟ قول میدم دیگه تکرار نشه..   عرفان به سختی از چشمانش نگاه میگیرد.. با جدیت گلو صاف میکند و با دست به کلاس اشاره میکند..     _البته..بفرمایید..     ماهک با

ادامه مطلب »
دلباخته
قاصدک .

رمان دلباخته پارت ۱۶۸

        – انگاری دست کم گرفتی منو، مریم خانم.. شاید اونقدم که فکر کردی زود باور نباشم   برای لحظه ای مکث می کند، عقب نمی کشد.   – حداقل بگو دلخوریت از من نیست.. اینو که

ادامه مطلب »
رمان هیژا
قاصدک .

رمان هیژا پارت ۱۱

        بازم هیچی و من بی‌طاقت دستم رو جلو بردم و اون تیکه موی بلندی که داخل چشمش رفته بود رو کنار زدم.   یعنی حتی نمی‌تونست دستش رو تکون بده تا از این آزار جلوگیری کنه؟

ادامه مطلب »
رمان شالوده عشق
قاصدک .

رمان شالوده عشق پارت ۱۹۵

      شمیم همانطور که سرش روی سینه‌اش بود، مردمک هایش را بالا آورد.     هنوز هم ناراحت بود اما ترس چشمانش بیشتر خودنمایی می‌کردند.     اخم هایش درهم رفت.     دوست نداشت او را بترساند

ادامه مطلب »
رمان ماتیک
قاصدک .

رمان ماتیک پارت ۱۵۹

        کلافه آه کشید و سمت آسانسوری که برای دانشجوها بود برگشت   به سختی میتوانست بدون کمک راه برود   نگاه سنگین پسرها را روی خودش حس می‌کرد   شبیه به بچه های دبیرستانی شده بود

ادامه مطلب »
رمان قانون عشق
Ghazale Hamdi

رمان قانون عشق پارت ۶۲🦋✨️

🦋عشقا ببخشید پارت قبلی اشتباه شده بود امیدوارم پارت جدید رو دوست داشته باشید🦋     یک ساعت بعد صدای زنگ در بلند شد‌ متین برای باز کردن در رفت و در رو باز کرد حامی وارد شد و بعد

ادامه مطلب »
رمان اوج لذت
قاصدک .

رمان اوج لذت پارت۳۸

      حامد متعجب به دخترِ نازک نارنجیِ رو به روش نگاه کرد. _ مگه چیکارت کردم بچه؟ _ انقدر به من نگو بچه! _ لابد هستی که می‌گم!!!   از حرص زیاد دوباره خواست راهش رو ادامه بده

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان شاه_بی_دل

    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چکیده ای از رمان : ریما دختری که با هزار آرزو با ماهوری که دیوانه وار دوستش داره، ازدواج می کنه. امادرست

ادامه مطلب »
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان آن شب

          خلاصه: ماهین در شبی که برادرش قراره از سفرِ کاری برگرده به خونه‌اش میره تا قبل از اومدنش خونه‌شو مرتب

ادامه مطلب »
دسته‌ها