فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی کیو فیس

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان از کفر من تا دین تو
NOR .

رمان از کفر من تا دین تو پارت 243

  چشم هام و چرخی میدم و بلاخره چشم از شیشه ای که تصویر خیره اش به خودم اعصابم و خورد کرده، میگیرم و میچرخم طرفش… _چیه؟! _بچه شدی؟   پس دیده بود.. به جهنم.. ناراحت از حس طرفداریش از

ادامه مطلب »
رمان هیلیر
رمان هیلیر
NOR .

رمان هیلیر پارت 152

      HEALER 🖤#PART_757       ◄ رویــین ►   حس آدمی رو داشتم وسط یه رویای قشنگ و رنگیه! تو اوج اوجشه و داره اون لحظه رو با گوشت و پوست و استخونش حس می کنه اما

ادامه مطلب »
رمان گل گازانیا
NOR .

رمان گل گازانیا پارت 21

  #پارت‌هفتاد‌وسه       فرید با لبخند از جایش بلند شد. – ممنونم ازت… من برم کم‌کم، توهم خسته‌ای!   فرناز خمیازه کشید. – می‌خوام بگم نیستم، اما خمیازه که امون نمی‌ده..     فرید قهقهه زد و بوسه‌ای

ادامه مطلب »
رمان طالع ترنج
NOR .

رمان طالع ترنج پارت 86

  طالعِ تُرنج🦋 #پارت331           فراز سفارششان را داد و وقتی گارسون رفت، زیر گوش ترنج پرسید:   – دیگه درد نداری؟   حرارت گرفتن لپ‌هایش را احساس کرد، لبش را داخل دهانش کشید و زمزمه

ادامه مطلب »
رمان مفت بر
NOR .

رمان مفت برپارت ۴۳

  #p149     ماهور به زور پاهایش را نزدیک هم میکند…چشمان کوروش بین پایش را با هوس نظاره میکند…   ترسیده…درست بود که دیگر بکارتی در کار نبود…   ولی او همان بار اول هم متوجه رابطه نشده بود…

ادامه مطلب »
رمان خانم معلم.
NOR .

رمان خانم معلم پارت 88

    #پارت_۳۲۷ #فصل_۳       نیشخند تمسخر آمیزی زدم و در حالیکه شونه بالا مینداختم با سرکشی گفتم: -من کاری نکردم که…وقتی اومدم داشت لباس می‌پوشید شما فقط دنبال بهونه ای… طفلی حتما از یه چیزی ترسیده بود

ادامه مطلب »
رمان شاهرگ
رمان شاهرگ
ghader ranjbar

رمان شاهرگ پارت 40

  – به خدا نفهمیدم تا اینجا  چطوری اومدم رعنا با دهان باز نفس می‌کشید و دیگر قدرت جواب دادن نداشت. -خوبی دیگه؟ ها؟ چرا حرف نمیزنی پس؟ نمی‌توانست آغوش گرم لعنتی‌اش را بهانه‌ی لالمانی گرفتنش کند. اصلا نمی‌دانست چطور

ادامه مطلب »
رمان شالوده عشق
NOR .

رمان شالوده عشق پارت 302

        پنج پله بود… فقط و فقط پنج پله‌ی کوتاهه لعنتی بود اما دردی که در تنم نشست، چیزی نبود که قبل از این تجربه‌اش کرده باشم!     میانه لب هایم فاصله افتاده و آنقدر در

ادامه مطلب »
رمان ماهرو
NOR .

رمان ماهرو پارت 96

          #ماهرو #پارت_419     از بیمارستان مرخصی گرفته بودم. از دیروز هنوز تو شوک بودم!     نمیدونستم باید چیکار کنم؟! به کی بگم؟!     از طرفی از استرس و دلشوره دلم نمی خواست

ادامه مطلب »
رمان از کفر من تا دین تو
NOR .

رمان از کفر من تا دین تو پارت 242

    چهره اش به سفیدی میزنه و اینم که تو زرد از آب در اومد.. و حالا وقتشه.. حرصی دستم و بالا میارم و نمادین و ناگهانی چنگی به جلوی صورتش میندازم و مطمئنا با قیافه خبیثانه و دماغی

ادامه مطلب »
رمان گل گازانیا
NOR .

رمان گل گازانیا پارت ۲۰

        غزل خم شد و دستش را سویش دراز کرد. – بلند شید، سریع گلوتون و نرم می‌کنه.       فرید با نارضایتی برخاست و دمنوش را از دستش گرفت. به رنگ تیره‌اش خیره ماند و

ادامه مطلب »
رمان شوکا
NOR .

رمان شوکا پارت ۲۳

    جانش به لب آمده و تنش از ناراحتی به عرق نشسته بود. ای کاش پدرش زنده بود، ای کاش… سر پایین انداخت و شرم‌زده لب زد. – بگید عاقد بیاد، روم سیاه حاج آقا…   نپرسید یاسین از

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان کامل
NOR .

دانلود رمان بیگانه به صورت pdf کامل از ساره مرادیان

  خلاصه: ترنم دختری دهه شصتی از یه خانواده مذهبی و متعصبه که تو خونه پدربزرگش زندگی میکنه. زندگی ترنم روی روال عادی خودش پیش میره تا اینکه پسر عموش، سیاوش، نامزدش دقیقا یک شب قبل از عروسی می میره و ترنم عروس نشده بیوه میشه! حالا حدود 4, 5 سالی از مرگ شوهرش گذشته که پسر عموی بزرگش، سالار، برادر سیاوش، پزشک زنان و زایمانی که توی آلمان بهترین

ادامه مطلب »
رمان کامل
NOR .

دانلود رمان غیاث به صورت pdf کامل از رایکا

    خلاصه: من غیاثم! غیاثِ ساعی! بوکسور زیر زمینی ۳۰ ساله‌ای که یه شب از سر مستی با یه دختر کوچولوی ۱۹ ساله همخواب میشم! منی که از جنس مونث فراریم واسه آزار دادن اون دختر بچه دست به هر کاری میزنم ولی حواسم نیست که دل و ایمونم بند اون دوتا چشم مشکی رنگش شده! اینو زمانی میفهمم که دختر کوچولویی که با دستای خودم بزرگش کردم، با

ادامه مطلب »
رمان کامل
NOR .

دانلود رمان طلایه دار به صورت pdf کامل از دلیار

  خلاصه: رَسام جدیری بزرگ طایفۀ جَدیری‌هاس… چی میشه که اون از اهواز به تهران میاد و مسیر زندگیش گره می‌خوره به دختر هفده سالۀ یحیی،همسر مادرش؟ اون قراره پدر باشه برای دختر بی‌کس و بی‌دست و پای یحیی یا مرد رویاهاش؟ چطور می‌تونه دختری که از نظرش دوست داشتنی نیست رو با خودش ببره اهواز و بشه پناهِ بی‌پناهیاش؟؟  

ادامه مطلب »
مرواریدی در صدف
رمان
NOR .

دانلود رمان مرواریدی در صدف به صورتpdf کامل از زهرا سادات رضوی

  خلاصه : پارسا نیک نام، بازپرس سابق دادگستری، مردی که در برهه ای از زندگی پرتلاطمش به خواست و در واقع خواهش پدرش (حسین نیک نام) اجبارا و موقت به ازدواج با دختر آشنای قدیمی شان تن می دهد. ازدواجی که تبعات زیادی در پی آن است و…

ادامه مطلب »
رمان کامل
NOR .

دانلود رمان شالوده عشق به صورت pdf کامل از ZK

خلاصه روی کاشی های سرد حمام نشسته و سعی می‌کنم که تصویر مقابلم را هضم کنم…! با بغض تعجب و ترس دستم رو داخل وان می‌بَرم و به خون هایی که رنگ آب را سرخ کرده، خیره می‌شوم. مردمک چشمانم بالاتر میاد… تَنِ ظریف یک دختر را می‌بینم. یک دختر زیبا با چشمان بسته و موهای طلایی که به‌خاطر غوطه ور شدن در آب کمی تیره‌ تر از حالت عادی‌اش

ادامه مطلب »
دسته‌ها