رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان سودا
قاصدک .

رمان سودا پارت ۴۸

        بی‌خیال جلو رفتم و به خونه‌ی تاریک اشاره کردم. _ چرا برقا خاموشه محمد؟ تو تاریکی نشستی؟   صداش از حد معمول بالاتر رفت که آب دهنم رو سخت پایین فرستادم.   _ می‌گم کدوم قبرستونی

ادامه مطلب »
آهو و نیما
قاصدک .

رمان آهو ونیما پارت ۲۳

          بیشتر دنبال غذایی می گشتم که چند روز قبل خورده ام و با معده ام نساخته.   استاد شایسته هم شک کرده بود، اما جمله اش را با همان “نکنه”ای که گفته بود، بدون آنکه

ادامه مطلب »
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان فصلی_که_پرستوها_باز_میگردند

  💬خلاصه رمان: قصه درباره ی مردی به اسم ایوبه.اون مردی با اعصاب و جسم و روانی داغون از گذشته ی تلخشه.تو دنیاش دوستانش نقش پررنگی دارن..اون مدام سرجونش خطر میکنه تا شاید بتونه گذشته اش رو فراموش کنه.این رفتارش

ادامه مطلب »
رمان زنجیر و زر
قاصدک .

رمان زنجیرو زر پارت ۲۱۹

        چرخیدم و هنوز قدمی برنداشته بودم که صدای پر حرصش بلند شد.     -همش بخاطر اون شوهر بچه سوسولته مگه نه؟ اون ازت خواسته رابطه‌تو با من تموم کنی. اون عوضی که هیچوقت از من

ادامه مطلب »
رمان هیلیر
قاصدک .

رمان هیلیر پارت ۱۹

          گور باباش! اون قدر خسته و له و داغون بودم که فقط دلم می خواست ریلکس کنم.   لباسامو یکی یکی درآوردم گذاشتم گوشه اتاق، رفتم توی حموم، وانو پر آب گرم کردم بعد از

ادامه مطلب »
رمان دیازپام
Ghazale Hamdi

رمان دیازپام پارت ۱۳

کلید را از داخل جیبم بیرون می‌آورم و به سرعت در را باز میکنم چیزی پشت در است که نمی‌گذارد در به راحتی باز شود حل محکمی به در میدهم که باز می‌شود وارد اتاقک میشوم و نگاهم به چشم

ادامه مطلب »
رمان رویاهای سرگردان
قاصدک .

رمان رویای سرگردان پارت ۵۱

    در خانه باز شد و کیان به تراس آمد. چیزی را در هوا تکان می‌داد و من در تاریکی نمی‌توانستم آن را خوب ببینم. چند قدم که جلوتر رفتم، خودش کارم را راحت کرد: -عینک خریدم، فردا یه

ادامه مطلب »
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان خاکستر یک احساس

    خلاصه     نیلوفر دختری نازدانه و مهربان ، بدون آنڪه بداند… در پی رد ڪردن عشق پسرعمویش سناریوی یڪ فاجعه را می نویسد! در پس این فاجعه ڪسی ڪه قلب نیلوفر را به طپش میاندازد سر راهش

ادامه مطلب »
رمان غیاث
قاصدک .

رمان غیاث پارت۱۴۸

        – غیاث ‌جانم؟ بیداری؟     لایِ بازوهایم آهسته می‌لولید! بازویم را محکم تر دورِ تنش پیچانده و با خستگی کنارِ گوشش پچ زدم:     – جونم؟ چی می‌خوای وزه خانم که هی وول می‌خوری!

ادامه مطلب »
رمان بیگانه
قاصدک .

رمان بیگانه پارت ۴۶

  دخترها با اشاره مامان رفتند داخل.     حالا ما بودیم،‌عمه ملوک و شوهرش، آقا و خانم جان، بابا، عمو، مامان و زن عمو.     مامان سر پایین انداخته فقط اخم کرده بود.     خانم جان چیزی

ادامه مطلب »
رمان شیطان یاغی
قاصدک .

رمان شیطان یاغی پارت 22

          با یاداوری دخترک سر به هوای مو فرفری با ان پیراهن زیبا و گلدار که خیلی هم خواستنی اش کرده بود، خود به خود لبش به خنده باز می شود اما سعی می کند جلوی

ادامه مطلب »
رمان از کفر من تا دین تو
قاصدک .

رمان از کفر من تا دین تو پارت۱۳۳

    منتظر جواب تند و تیزش به خودمم که هنوز کلمات از دهانش خارج نشده دهان میبنده و صدای اسمش توسط مردی باعث ناکام موندن جملاتش میشه.. اما با خونسردی و آرامش روبهم آهسته لب میزنه.. _این قسمت و

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان دژکوب

خلاصه: بهراد ، مرد زخم دیده ایست که فقط به حرمت یک قسم آتش انتقام را روز به روز در سینه بیشتر و فروزان تر

ادامه مطلب »
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان اغیار

خلاصه: نازلی ۲۱ ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که….

ادامه مطلب »
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان جرزن

خلاصه : جدال بین مردی مستبد و مغرور و دختری شیطون … آریو یک استاد دانشگاه با عقاید خاصه که توجه همه ی دخترا رو

ادامه مطلب »
دسته‌ها