رمان مادیان وحشی پارت 54 5 (4)

بدون دیدگاه
ــ دیوونه نیست ؛ فقط بهترین گزینه برای توعه عصبی سمت در خیز برداشتم +جمع کنین بابا! دستی دستی میخواین منو به کشتن بدین؟ از خونه زدم بیرون … &میثاق&…

رمان مادیان وحشی پارت 53 5 (2)

۱ دیدگاه
+ازت متشکرم همسر عزیزم! جیغ خفیفی کشید که همزمان شد با خنده ی سردار… ــ الان؟ الان تشکر میکنی؟ میدونی من چند ساله آشپزی نکردم و بهونه میگیری؟ پوفی کشیدم…

رمان مادیان وحشی پارت 51 4.5 (8)

۱ دیدگاه
+خب آوردیم اینجا چیکار ؟! بهت زده نگاهشو تو صورتم به گردش در اورد ــ عزیزم آوردمت پاریس گردش!! یعنی چی آوردیم اینجا چیکار؟! +من گردش نمیخوام ، ببرم پیش…