رمان ناگفته ها پارت 6 4 (8)

بدون دیدگاه
خندید و گفت: _خوب اینکه خیلی خوبه. حس بدی نیست. این نشون میده که تو دلبسته اش شدی. _بدیش اینکه من …. نتوانستم ادامه دهم و بگویم بدی این موضوع…

رمان ناگفته ها پارت 3 4.7 (6)

بدون دیدگاه
صدایم ناراحت بود. آرام خندید. _آخه تا فردا که زمان نداریم. اگر الان پیداش بشه که بدتر میشه . میخوام خیالم راحت بشه که جات امنه. برو نترس. آفرین! آهسته…