فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی کیو فیس

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان خانم معلم
قاصدک .

رمان خانم معلم پارت ۳۸

      دستام رو دور بدن کوچیکش پیچیدم و بغلش کردم. به طرف تخت رفتم و گفتم: -خیلی کار داشتم اِلا رو ببخش بگو ببینم چقدر دلت برام تنگ شده بود   انگشتای جفت دستاش رو بالا اورد و

ادامه مطلب »
رمان شیطان یاغی
قاصدک .

رمان شیطان یاغی پارت۹۷

        با قدم های بلند و استوار از پله ها پایین آمد و سمت درب ورودی رفت… بابک را دید و با اخم های درهمش سمتش رفت… -چی به اسفندیار گفتی…؟!     بابک جا خورد اما

ادامه مطلب »
رمان ماهرو
قاصدک .

رمان ماهرو پارت ۵۵

      منتظر جوابش شدم‌. بعد از چند دقیقه صدای پیامک گوشیم بلند شد. بازش کردم. پیام از طرف خودش بود. _قرار نیست که هرشب سر بارتون بشم که… بعدشم ماهان تنهاس نمیشه…     چند دقیقه مکث میکنم

ادامه مطلب »
رمان پروانه ام
قاصدک .

رمان پروانه ام پارت ۵۹

    سر آوش با شدت برگشت به طرفش … و با چنان خشمی بهش خیره شد … .   پروانه سرا پا لرزید … انگار دم سرد عزرائیل رو پشت گردنش احساس کرد ! این نگاه … شبیه نگاههای

ادامه مطلب »
دلباخته
قاصدک .

رمان دلباخته پارت 225

        نزدیک ظهر است که ملیحه خانم زنگ می زند. سلام و احوال پرسی می کنم.   می گوید خوبم، ولی انگار راست نمی گوید.   – دیشب خواب دیدم حامد اومده و نشسته یه گوشه، منو

ادامه مطلب »
رمان قلب عاشق
قاصدک .

رمان قلب عاشق پارت 77

        تا نازنین دوشش را بگیرد فوراً با شیدا تماس می‌گیرد حرف نگفته ای بین آن دو نبود حتما می‌دانست قضیه از چه قرار است   _ سلام خانه جون   _ سلام شیدا جان. حالت خوبه

ادامه مطلب »
رمان هیلیر
قاصدک .

رمان هیلیر پارت ۱۰۵

          چقدر بین من و دلیار تفاوت بود. من حتی انتخاب اولین سازام هم با خودم بود. خودم خواستم سنتور و پیانو یاد بگیرم. خودم خواستم که حتی ساز یاد بگیرم هیچ اجباری درکار نبود. دلیار

ادامه مطلب »
رمان اوج لذت
رمان اوج لذت
ghader ranjbar

رمان اوج لذت پارت 168

  خوب بود که پدرش بالاخره بیخیال جنگیدن باهاش شده بود. خوب بود که حالا حمایتگره بچه هاش بود. ضربه ای آروم پشت بابا زد _چشم ، مثل چشمام مراقبشم! بابا ازش فاصله گرفت لبخندی زد. نگاهی به هردوشون انداخت

ادامه مطلب »
رمان از کفر من تا دین تو
قاصدک .

رمان از کفر من تا دین تو پارت 198

      مثل خودش چشم میبندم و اجازه میدم این حس ناب تمامم و در بر بگیره. نفس های لرزونم میگه از دست رفتم و اگر اشاره کنم این مرد به آنی کنار رفته و دست میکشه اما… لب

ادامه مطلب »
رمان طالع ترنج
قاصدک .

رمان طالع ترنج پارت ۴۶

            به صورت خندان فراز خیره شد و لبخندی روی لبش نشست.   چقدر این لحظه‌ها شیرین و زیبا بودند؛ فراز بود و لبخندهایش، مهربانی‌ها و حمایت‌هایش، توجه‌ها و چشم‌های خوش رنگش…   روی صندلی‌های

ادامه مطلب »
رمان اوج لذت
رمان اوج لذت
ghader ranjbar

رمان اوج لذت پارت 167

  دکتر با لبخند و مهربونی گفت _بله جناب کاملا مطمئنم نگاهم به سمت پاهای حامد رفت که داشت مثل آدمای مضطرب، تند تند تکونشون میداد _آخه اگه خوبن، پس چرا پروا کم مونده بود کله پا بشه؟ نکنه مشکلی

ادامه مطلب »
رمان خانم معلم
قاصدک .

رمان خانم معلم پارت ۳۷

      هوا روشن شده بود و من هنوز پلک روی هم نذاشته بودم ، اما هرمز خان بعد از اون رابطه داغ و خشن منو بین بازوهاش گرفت و راحت خوابید. کاش میفهمید دارم دیوونه میشم. کاش میدونست

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان سایه_به_سایه

    خلاصه: لادن دختر یه خانواده‌ی سنتی و خوشنام محله‌ی زندگیشه که به‌واسطه‌ی رشته‌ی پرستاری و کمک‌هاش به اطرافیان، نظر مثبت تمام اقوام و

ادامه مطلب »
رمان کامل
قاصدک .

دانلود رمان شاه_صنم

  ♥️خلاصه : شاه صنم دختری کنجکاو که به خاطر گذشته ی پردردسرش نسبت به مردها بی اهمیته تااینکه پسر مغرور دانشگاه جذبش میشه،شاه صنم

ادامه مطلب »
دسته‌ها