رمان قلب عاشق پارت ۳۰

بدون دیدگاه
          نگین که بلند می‌شود دیگر اصراری برای ماندن نکردن. همین که این همه برای حرف هایشان وقت گذاشته و صبوری کرده بودند دور از انتظار…

رمان قلب عاشق پارت ۲۹

بدون دیدگاه
      نگاهش تا چهره‌ی جهان بالا می‌آید با اینکه قبلا هم این پیشنهاد را داده بود و حتی دقایقی پیش آن پایین تقریبا حرف ستاره را تایید کرده…

رمان قلب عاشق پارت ۲۸

بدون دیدگاه
      …….. منظورتون اینه که حتی اگه نگار زنده بود شما بچه‌ش و بهش نمیدادین! لابد اون موقع از نگار می‌خواستین‌ که باهاتون…   _ کافیه خانم با…

رمان قلب عاشق پارت ۲۷

بدون دیدگاه
    سکوت حاکم می‌شود نگاه همه به سمت ستاره بود و نگاه ستاره به چشمان مات جهان.. به نظرش کار درستی را در زمان درستی انجام داده بود اگر…

رمان قلب عاشق پارت ۲۶

بدون دیدگاه
    _ ببین دخترم این مدت رو بذاریم کنار، دو سه سال دیگه، حالا یا زودتر یا یکم دیر تر زمانی که شما بخوای ازدواج کنی، همسر شما با…

رمان قلب عاشق پارت ۲۵

بدون دیدگاه
        بعد از گرفتن سینی چای و شکلات مقابل همه باز هم، ستاره بیرون می‌رود   _ بفرمایید نگین خانوم، شما هم نازنین جان، از راه اومدی…

رمان قلب عاشق پارت ۲۴

بدون دیدگاه
      شیدا فقط می‌خواست حال نازنین بهتر شود می‌خواست از این افسردگی بیرون بیاید پس هر کاری که می‌توانست انجام می‌داد.   حوصله ی رانندگی نداشت برای همین…

رمان قلب عاشق پارت ۲۳

بدون دیدگاه
      پوفی می‌کشد. این قصه سر دراز داشت..   _ خانم دوست دخترم میشی؟   سر بلند می‌کند که شیدا را با لبخندی بزرگ به چهره می‌بیند! متأسف…

رمان قلب عاشق پارت ۲۰

بدون دیدگاه
    خاتون دست های ستاره را می‌فشارد و تن صدایش را پایین می‌آورد   _ نگو مادر.. این حرف ها هیزم رو آتیشن وقتی به زبون بیان، کینه کمترین…

رمان قلب عاشق پارت ۱۸

بدون دیدگاه
      (… رمان قلب عاشق )     کودک را با لبخندی بغل می‌گیرد خاتون و ستاره متعجب از جمله ای که شنیده بودند به هم نگاه می‌کنند…

رمان قلب عاشق پارت۱۷

۳ دیدگاه
      _ خب دخترم مادرت در چه حاله؟   لب هایش به یک سمت مایل می‌شوند خاتون لبخند تصورش می‌کند ولی..   …… دختر جوونش رو از دست…

رمان قلب عاشق پارت ۱۵

بدون دیدگاه
  …… خداروشکر! ممنون از شما کجا میتونم پزشک رو ببینم؟   پرستار لبخندی به نگرانی نازنین می‌زند گمان می‌کرد مادر کودک است   _ نگران نباش عزیزم دکتر عفونی…