چکیده ای از رمان : ریما دختری که با هزار آرزو با ماهوری که دیوانه وار دوستش داره، ازدواج می کنه. امادرست شب عروسی انگ هرزگی بهش…
خلاصه: عزیزترین فرد زندگی آناهیتا چند میلیارد بدهی بالا آورده و او در صدد پرداخت بدهیهاست؛ تا جایی که مجبور به تن فروشی میشود. اولین مشتریش سامان معتمد…
خلاصه: داستان شهرزاد دختری به ظرافت و لطافتی شهرزادگونه، با درونی کوهوار، در بندی ۹ساله گرفتار؛ داستان پسرعمویی فرنگی، محصور این شهرزاد با عشقی شعله ور شده؛…
خلاصه: من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران. هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!! توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته…