رمان عشق موازی پارت 13

۶ دیدگاه
* * * * _ الان واسه چی ما رو آوردی اینجا؟! … با سوالی که یکی از دخترا شاکی ازم پرسید ، برگشتم و بهشون خیره شدم … همهمه…

رمان عشق موازی پارت 11

۱ دیدگاه
دست به سینه شدم ، به دیوار تکیه دادم و سوالی بهش خیره شدم که سرشو انداخت پایین … همونطور که داشت با انگشتاش بازی می‌کرد، لب زد : _…

رمان عشق موازی پارت 10

۲ دیدگاه
&& سارا && خسته از بحث کردن بیخودی با ایلیاد ، به سمت طبقه ی بالا قدم برداشتم … به اتاقم که رسیدم ، به آرومی دستگیره ی در رو…

رمان عشق موازی پارت 9

۴ دیدگاه
در رو کنار زدم و از عمارت خارج شدم … بدون توجه به هیچ چیز و هیچ کس به سمت زیر زمین پا تند کردم ،‌ دستگیره رو پایین کشیدم…

رمان عشق موازی پارت 8

۶ دیدگاه
&& آلیس && آب دهنمو آروم قورت دادم … ایلیاد دست به سینه و ساکت بهِم خیره شده بود و ازم چشم بر نمی داشت …! نفس عمیقی کشیدم که…

رمان عشق موازی پارت 5

۱۰ دیدگاه
* * * * به سمت میزش حرکت کرد ، پشتش قرار گرفت و پوشه ای رو از لای پوشه های روی میزش بیرون کشید … همونطور که برگه های…

رمان عشق موازی پارت 4

۲۴ دیدگاه
کلافه پوفی کشیدم و نگاهمو به آلیس دوختم … کنارم ساکت نشسته بود ، سرشو انداخته بود پایین و چیزی نمیگفت … از اول پارتی تا حالا که حدود نیم…

رمان عشق موازی پارت سوم

۵۱ دیدگاه
تازه از استخر بیرون اومده بودم و داشتم گره کمری حولمو سفت میکردم ، که همون لحظه گوشیم شروع کرد به زنگ خوردن … . کلافه سرمو بلند کردم و…

رمان عشق موازی پارت دوم

۱۰ دیدگاه
با اعصابی داغون داشتم دور اتاق قدم بر میداشتم و توی فکر بودم … لعنت … لعنت به آلیس که با این گند کاریاش خواب و خوراک واسم نزاشته !…

رمان عشق موازی پارت اول

۸ دیدگاه
♡ به نام خداوند وجد و سرور پدید آور عشق و احساس و شور ♡ 💕 رمان عشق موازی 💕 … ‌فصل دوم رمان مال من باش … #پارت_۱ ✍💝…