موهاش رو تکوندم و تا برف هارو کنار بزنم بعد کلاهمو روی سرش گذاشتم و کشیدمش پایین و گفتم: -خب حالا خوب شد…دیگه سرما نمیخوری… من با لبخند بهش…

  برف و باد شدیدتر شده بود و آدم حس بودن تو کوه بهش دست میداد. از تاکسی پیاده شدم و به سمت خونه رفتم. در زدم و بعداز کلی…

    تو بدو ورود به اون کافه عاشقش شدم. عاشق فضاش، عاشق تزئیناتش.عاشق میز و صندلی های رنگاورنگ…گلدونهای خوشگلی که هرکدوم یه رنگ بودن… محو تماشای اطراف بودم که…

  چشمامو به آرومی باز کردم و نگاهی به دور و اطراف انداختم. تا چند لحظه ی اول گیج و منگ بودم و نمیدونستم کجا خوابیدم اما چشمم که به…

    تا اینو گفتم در کسری از ثانیه پتو کناررفت و با اون صورت برافروخته از خشمش بهم خیره شد. ار قیافه اش کاملا پیدا بود با بد چیزی…

    آهسته و زمزمه کنان باخودش لب زد: “مسخره ی پسر ندیده” دوباره سرمو کج کردم و با گرفتن لبه های تخت ازش آویزون شدم و گفتم: -شنیدم چیگفتی…

    یکی از بالشهای سفید رو برداشت و گذاشت روی زمین که همونجا بخوابه…. چرخیدم و بهش نگاه کردم. کلافه بود دلیلشم این بود که مجبور بود کف کلبه…

    فورا رو تخت دراز کشیدم و پتورو انداختم رو تن خودم. عین اسکلا فکر میکردم زیر پتو جای امنیه. بِهم رسید درحالی که زیر پتو بودم. یعنی یه…

    چپ چپ نگاهم کرد و بعد هلم داد یه ور تا از سر راهش کنار برم.قدم زنان به سمت تخت رفت. کنار بالش نشست و بعد کمرش رو…

  خشمگیتر از قبل پرسید: -سلامت بخوره تو سرت گفتم اینجا چیکار میکنی! اوه اوه.اونقدر عصبانی بود که نمیشد حتی بهش نزدیک شد. داغ و آتیشی بود.عین کوه آتش فشانی…

    حرف از کار که زد هیجان زده شدم چون حس میکردم تنها چیزی که بهش احتیاج دارم و ممکنه تاحدودی سرگرمم کنه و منو از فکر اتفاقات تلخ…

  موهام رو از دو طرف بافتم.یه بفت بلند که تقریبا تا روی شکمم می رسید. من عاشق موی کوتاه بودم وبابا عاشق موی بلند . اون بود که هیچوقت…

    یکی از ابروهاش رو داد بالا و جواب داد: -سوگند! حدس زدم سوگندرفته سراغش.یعنی احساسم اینو بهم میگفت. شابد رفته و تمام اون حرفهایی که بهش زده بودمو…

  یاسین قدم زنان از سلف بیرون اومد.توجهی نکرم و رو به بابا گفتم: “بابا.میخوام بگردم دنبال کار.دوست دارم خودم پول دربیارم عین وقتهایی که ….” قبل از اینکه بخوام…

    سری به تاسف تکون دادم و بعدهم باعجله به سمت در خروجی سلف رفتم. از نظر خودم من کسی نبودم که باید این وسط شماتت بشه. میدونم خطاکار…