رمان پسرخاله پارت 34 سال پیشبدون دیدگاه از دختری که جدیدا تو دانشگاه باهاش آشناشده بودم و به نسبت بقیه ی همکلاسی ها افاده و کلاسش آسیبی به لایه ی اوزن وارد نکرده بود، خداحافظی کردم…
رمان پسرخاله پارت 24 سال پیش۱ دیدگاه از دانشگاه تا خونه رو پیاده اومدم تنها به دو دلیل… دلیل اولم این بود که مسیرهارو بهتر بشناسم و دلیل دوم این بود که دیرتر برسم به عمارت.…
رمان پسرخاله پارت یک4 سال پیش۱۰ دیدگاه#پارت_۱ 🐝🐝 پسر خاله 🐝🐝 راننده تاکسی تا تونست کیف پول منو خالی کرد و آخرش هم به بهانه ی خرابی مسیر و تنگی کوچه ، قبل از رسیدن به…