رمان خانم معلم پارت11 سال پیش۵ دیدگاه طناب دار و که دور گردن فرزاد انداختن دستم و دور گردنم فشار دادم. احساس خفگی میکردم. هق هق مردونه حاجی بابا اونم وقتی که…