خلاصه: خسته از صدای سرسام آور موسیقی، ظرف‌های کثیف را به آشپزخانه بردم. دلم از بالا و پریدن‌های مداوم مهمان‌ها پیچ می‌خورد. از شیر آب لیوانی پر…

  خلاصه:   ماهی پیرانیا یا پیرانا یک نوع ماهی شیرین است که گوشتخواد است . دندان بسیار تیزی دارد و در صورتیکه به آن غذا داده نشود هم نوع…

  خلاصه : درباره ی زندگی یه دختر ۲۲ ساله اس که عاشق موتور و نقاشی کشیدنه…. به خاطر مشکلات و سختی هایی که تو خانواده اش داشته نتونسته اون…

  ♥️خلاصه: لیا چند وقتیه از استاد تازه واردش خوشش اومده . تا این که با پیشنهاد ازدواج استادش روبه رو میشه و چون محو جمالات استادش شده ، بدون…

♥️خلاصه : یه اسرافیل پرو و بی جنبه و بی ادب داریم !!   با یه گوهر خنگ ومچل که گیراییش کمه در مقابل حرفای مثبت ۱۸ پسر عموش !..!…   این…

  ♥️خلاصه: رمان «ازدواج من » از سه بخش تشکیل شده بخش اول خواستگاریهای بی سرانجام هست‌؛ تلاش شده تا در یک پارت یا نهایتا دو پارت یه خواستگاری که…

  خلاصه: دختری به اسم عقیق و عشق یکطرفه اون به پسر خاله‌اش به اسم هومن است و بنا به اجبار در خانه پدربزرگش عنایت‌الله خان ساکن می‌ شود و…

خلاصه: 🦋 سامانتا دختری که با مادر فلج شده‌ش زندگی میکنه و داره دوره دکتریش رو تو یه بیمارستان خوب میگذرونه اما با آزارهایی که از طرف یکی از دکترهای…

  📄خلاصه : قصه دلدادگی امیر حسین و ارغوان که با رفتن ناگهانی و بی خبر امیر حسین ارغوان میماند و دلتنگی و که با زخم زبونها باید کنار بیاید…

خلاصه   ماهور دختر باهوش، مستقل و  باتجربه ای که مدیریت کارخونه مادریش رو بر عهده داره.. علاقه مندی های خودش رو به دور از چشم پدرش، دنبال میکنه تا…

خلاصه: پسر نابغه‌ی فامیل و مهندس رباتیک دانشگاه امیرکبیر بود. نور چشمی بزرگ‌ترها عاقل، جذاب، دوست‌داشتنی و متین. همه‌ی فامیل روی سرش قسم می‌خوردن و دخترها برای به دست آوردن…

  خلاصه،، داستان زندگی مردی که بعد از اعدام پدرش زندگی اش دچار تغیراتی می شود و دختری پا به زندگی اش می گذارد تا تقاص مرگ خواهرش را از…

♥️خلاصه: سرگرد آرمان حقیقی درگیر یک ازدواج سنتی می‌شود؛ با دختری که چند سال قبل مزه‌ی خیانت را چشیده و نسبت به همه‌ی مردها احساس تنفر دارد. آرمان تمام تلاشش…

خلاصه : رمان روایت زندگی پسر خان یک روستا به اسم علیرضا است که به شدت عاشق یک دختر رعیت به اسم سحر است علیرغم مخالف های شدید خانواده با…

  خلاصه: داستان زندگی مردی مغرور و کینه‌ای به اسم عدنان است. در عین حال دختری کم سن و سال و بی گناه به اسم نهال.. داستان از جایی شروع…