رمان عروس استاد پارت 39

۴ دیدگاه
ترسیده نگاهش کردم. با طعنه گفت _نلرز جوجه کاریت ندارم ولی دلم نمیخواد مثل دخترای باکره ی چهارده ساله ازم فرار کنی مثل یه زن خوب برو بخواب رو تخت.…

رمان پناهم باش پارت 30

بدون دیدگاه
  خانوم جون عاشق پدرم بود!.. انقدری عاشق که آوازه اش تو کل روستا پیچیده بود و همه ی خانواده از این عشق خبر داشتند!.. اما پدرم عاشق مادرم بود..…
رمان

رمان عروس استاد پارت 38

۶ دیدگاه
عصبی به سمتم اومد و داد زد _چه غلطی داری می کنی تو؟ باقی مونده ی مواد رو به طرفی پرت کرد که قلبم ریخت و مثل خودش داد زدم…
رمان پل های شکسته

رمان پل های شکسته

بدون دیدگاه
  رمان: پل های شکسته نویسنده: دل آرا دشت بهشت ژانر: #عاشقانه #اجتماعی خلاصه: کمتر از هشت سال قبل فرامرز، همسرش مژده رو که حامله بود، رها می کنه و…
رمان طلایه

رمان طلایه

بدون دیدگاه
نویسنده: نگاه عدل پرور ژانر : ازدواج اجباری ، همخونه ای، عاشقانه خلاصه : داستان درباره ی دختری است به اسم طلایه با اصلیت اهوازی که ساکن اصفهان است.روزی طلایه…
رمان من

رمان عروس استاد پارت 37

۱۱ دیدگاه
  همش فکر می کردم همه ی اینا یه خوابه… یه کابوسه! به سختی بلند شدم و ایستادم.. نگاهم رو به چشم های سرد آرمین انداختم. چرا هیچ وقت نفهمیدم…