رمان یاسمین پارت 4 4 (9)

بدون دیدگاه
اگه زنم نشی بجون مادرم تو سر کچلم شق شق میزنم همه غش و ریسه رفته بودن رفتم دوباره در گوشش گفتم : -کاوه خجالت بکش ! این دری وری…

رمان یاسمین پارت 3 4.4 (8)

بدون دیدگاه
سرخودم داد زدم که خوددار باشم . پسر بچه چهارده ساله که نیستم ! دیگه به ساعت نگاه نکردم . حرکت آروم عقربه هاش آزارم میداد . شاید حدود شصت…

رمان یاسمین پارت 2 4.6 (8)

بدون دیدگاه
فرنوش – می خوام بدونم اون ایده چی بود که بخاطرش فداکاری کردین ؟ نمی دونستم در مقابل یه همچین سوالی چی بگم . برگشتم و دیدم یه دختر بچه…

رمان یاسمین پارت یک 4.1 (12)

۱ دیدگاه
رمان یاسمین نویسنده : م.مودب پور   کاوه – چرا اینقدر طولش دادی پسر؟ ترم تموم شد دیگه . حالا کو تا دوباره بچه ها رو ببینم . داشتم ازشون…