خشیار: «آقا دخترِ داره میره تو خونه،چیکار کنیم بگیریمش؟ خشایار«هیچ کاری نکنید تا من بیام «چشم آقا گوشی رو قطع کردم خوب خزان با پاهای خودت به قتلگاهت اومدی،منتظرم باش…
احترام نظامی گذاشتم «سرهنگ ما از طریق این دختر میتونیم خشایار رو دستگیر کنیم ،وقتی بتونیم جایگاه خشایار رو بگیرمُ بشم دست راست حشمت میفهمم با کیا مراوده داره،محموله ها…