رمان شاهزاده و دختر گدا پارت 22

رمان شاهزاده و دختر گدا پارت 22

۱ دیدگاه
  دیوید با صدای محکمی رو به سربازهاش میگه: _خلع سلاحش کنید و به زندان قصرم ببریدش .خودم شخصن ازش بازجویی میکنم. از صدای کوبیده شدن نظامی پای سربازها و…