– همین که کنارمی آرومم میکنه ؛ فقط حرف از رفتن نزن حتی اگ میخوای بریم حرفشو نزن لطفا از جام بلند شدم در اتاق یاس باز شد ؛…

  (سمیر) جلو خونه توقف کردم ؛ ار تو آیینه نگاهی به سوگند کردم ، بی جون زل زده بود به صندلی خیلی شوکه شده بود واقعا این زن چرا…

  (یاس) جلو خونه ازماشین پیاده شدیم شیده – خدا بخیر کنه – نگران نباش همه چی درست میشه سمت زنگ خونه رفتم و فشردم بهار- کیه؟ – منم باز…

    با تکونای تخت فهمیدم دراز کشیده بوی عطر تلخ مردونش پیچید تو مشامم ناخواسته لبخندی زدم ‌… نفسای گرمش به حاله گوشم قلبمو زیرو میکرد با صدای خمار…

  (یاس) احساس خفگی میکردم ؛ چند بار پلک زدمو چشمامو باز کردم تو جام نمیخیزشدم ؛ درد کمرم بهتر شده بود نگاهی به اتاق تاریک کردم از جام بلند…

    شیده – به به سمیر خان – سلام شیده – عه تویی – آره شیده- جونم بی اراده بغضم شکست ؛ اشک از رو گونه هام سر خورد…

            #پناهم باش! #پارت209 با همه ى بچگى ام متوجه این شدم که حرفش بسیار زشت و نابخردانه بود اما چرا خودش متوجه نشد؟!… با…

    رو صندلی نشستم ؛ حالا که خواب بود میتونستم دستاشو بگیرم دستامو آروم رو دوستام گذاشتمو ناز کردم تو منو شناختی فهمیدی من یاسم ، چطور ممکنه فکر…

    یاس- کیه؟؟ – مهرانه یاس- آها – خوب مهران من برم کاری نداری؟؟ مهران – نه خانمم مواظب خودت باش گوشیو قطع کردمو نگاهی به یاس کردم :…

  سوگند – یاس چقدر میخوابی دختر ظهر شده تو جام غلطی زدمو گفتم : سلام سوگند- چقدر میخوابی ؟؟ پاشو دیگه – مگه ساعت چنده ؟؟ سوگند – ۱۲…

    سرمو تو بغلش گرفتمو ؛ موهام نازد سینا – آروم باش یاسی بی صدا تو بغلش گریه کردم … سینا – آب میخوری برات بیارم ؟؟!! سرمو به…