رمان آخرین سرو پارت آخر 4.3 (7)

۶ دیدگاه
  نفسم از بند زندان سینه ام رها شد.سنگینی باری که از مدت ها پیش بر روی قلبم وجود داشت انگار سبک شده بود.سیاهی مطلق تمام لحظات درد آور زندگی…

رمان شروع تلخ پارت 9 3.5 (66)

۲ دیدگاه
    شیده سوار ماشین شد ؛ مهران سرشو خم کرد باهاش حرف میزد خواستم سوار ماشین شم ؛ دستمو گرفت تو جام ایستادم نگاهی به شیده و مهران کردم…

رمان شروع تلخ پارت 8 4.3 (39)

۶ دیدگاه
    سمیر – چیکار داری کتی ؟؟ کتی – خونتونم ؛ اومدم ببینمت ؛ نمیخوای بیای؟؟ سمیر – نه تماسو قطع کرد … نگاهی بهم کردو گفت : چی…

رمان شروع تلخ پارت 7 4.3 (38)

۷ دیدگاه
    (سمیر) بزور مامان چند لقمه خوردم و از جام بلند شدم بابا – سمیر اون دخترو چیکار میکنی کلافه چنگی به موهام زدمو گفتم : نمیدونم بابا –…

رمان شروع تلخ پارت 6 3.8 (52)

۴ دیدگاه
    به آیناز زنگ زدم آنی – هوم – ببین آیناز برات یه ادرس میفرستم دوساعت دیگه بهم زنگ بزن ؛ جواب ندادم ، با پلیس بیا آنی –…

رمان شروع تلخ پارت 5 4 (47)

۱۴ دیدگاه
    پشت بهش وارد خونه شدیم ؛ آب دهنمو قورت دادمو زیر لب منشی و لعنت کردم ؛ خیلی از اینا خوشم میومد که بخوام ماساژشونم بدم اه اه…

رمان شروع تلخ پارت 4 3.7 (52)

۶ دیدگاه
      بی حوصله از پله ها بالا رفتم ؛ سمت حموم رفتم لباسمو درارودم ‌‌، رفتم زیر دوش صدای گریش پیچیدتوگوشم ؛ مهرداد تورو خدا کلافه چنگی به…
رمان شروع تلخ

رمان شروع تلخ پارت 1 3.9 (205)

۶ دیدگاه
    (شروعِ تلخ) سوگند روبروش ایستاده بودم با نفرت نگاهی به چشمام انداخت و گفت : _یه وارث میاری و گورت و گم میکنی؟ یقه لباسمو گرفت و به…