رمان از کفر من تا دین تو

رمان از کفر من تا دین تو پارت 310

۱ دیدگاه
  داشت احساسات منو تحریک میکرد؟ شاید موفق میشد! اما وقتی فراموشی گرفته باشم. _آخرش وقتی دلمو بهت باختم و فکر کردم توهم مثل من دل دادی، ول کردی رفتی..…
رمان از کفر من تا دین تو

رمان از کفر من تا دین تو پارت 306

۳ دیدگاه
  پوزخندی میزنه و نگاهش به طرف دامادی که یک متری ما با خانواده اش سرگرمه برمیگرده.. _بعضی ها تاوان سختی برای عاقل شذن میدن اینکه یه لباس عروسه چند…