رمان رسم دل پارت ۵ 4.4 (14)

بدون دیدگاه
      همون خانم لاکچری و لیدر جمع بود لبخندی در جوابش زدم و گفتم: -بله بفرمایید در خدمتم. دستش رو دراز کرد و گفت: -آریایی هستم. پروانه‌ی آریایی،…

رمان رسم دل پارت ۳ 3.6 (20)

بدون دیدگاه
    -پری بانو فعلا راجع به این مسئله پیش سارا هیچ حرفی نمی‌زنی. باید اول فکر کنم و بعد خودم آروم آروم بهش می‌گم. باشه؟   وقتی دید سکوتم…

رمان رسم دل پارت ۲ 4.1 (22)

بدون دیدگاه
      خداحافظی کردم و بی هدف تو خیابون راه افتادم. ذهنم درگیر بود. توی دو راهی بدی گیر کرده بودم. از یه طرف شرایطش خوب بود، از طرفی…