پارت 5 جلد دوم رمان نیستی

۱ دیدگاه
  ༺از زبان یزدان༻     با گیجی از کلاس بیرون اومدم منگ این دختر و حرکات عجیب غریبش بودم همینطور که سوعیچ و تو دستم میچرخوندم به سمت ماشین…

پارت 3 جلد دوم رمان نیستی

۱۰ دیدگاه
  با تمام وجود به اغوشم  فشردمش که با خوشنت تمام از دو بازوهام گرفت و منو به عقب هدایت کرد طوری ک تعادلم و از دست دادم،  داشتم پرت…

پارت 2 جلد دوم رمان نیستی

بدون دیدگاه
  با اعصاب خوردی وارد خونه شدم همه خوابیده بودن خیلی دلم گرفته بود شب بشدت گرفته ای بود از اسمونش مشخص بود   رو به روی پنجره اتاقم ایستادم…

پارت 1 جلد دوم رمان نیستی

۲ دیدگاه
  به نام خالق نام ها به نام خالق سبز بهاران… خداوند طراوت و جوی باران به نام خداوند نون و قلم… خداوند ازادی و عشق و غم به نام…