پارت 5 جلد دوم رمان نیستی 4 (5)

۱ دیدگاه
  ༺از زبان یزدان༻     با گیجی از کلاس بیرون اومدم منگ این دختر و حرکات عجیب غریبش بودم همینطور که سوعیچ و تو دستم میچرخوندم به سمت ماشین…