رمان شالوده عشق پارت۹۹ 4.2 (28)2 سال پیش۴ دیدگاه در کمال تعجب اتاق خالی از هر سکنهای بود. نفس راحتی کشیدم و تند و فرس لباسهایم را پوشیدم و دوباره روی کاناپه دراز کشیدم.…
رمان شالوده عشق پارت ۹۸ 4.6 (19)2 سال پیش۱ دیدگاه عمیق، محکم و دوست داشتنی بود و با تمام وجودش لبهایم را میبوسید. دقیقاً مثل تشنهای که ساعتها در کویر اسیر مانده و حال به…
رمان شالوده عشق پارت ۹۷ 4.5 (21)2 سال پیش۲ دیدگاه امیرخان مصداق درد و درمان بودن، بود. مخدر قویی که هم میتوانست اوج لذت را نشانم دهد و هم تا قهقرا بکشانتم. خواستم…
رمان شالوده عشق پارت ۹۶ 4 (26)2 سال پیش۱ دیدگاه صاعقه به وجودم زد و میخکوب شدم. لحنش پر از قطعیت و صداقت بود و اعتراف یکدفعهای، زیادی کامم را شیرین کرد. آرام…
رمان شالوده عشق پارت ۹۵ 4.4 (29)2 سال پیش۲ دیدگاه -آخ… چیکار میکنی؟ -خواب بودی که! -بله خواب بودم اما بخاطر کار تو بیدار شدم. نگاهش را عمیق روی جزء به جزء صورتم چرخاند…
رمان شالوده عشق پارت ۹۴ 4.1 (35)2 سال پیش۳ دیدگاه کم مانده بود. خیلی کم مانده بود که آخرین رشتهی متصلم با امیرخان بریده شود و مطمئناً اگر آن کار را هم با من میکرد، حتی اگر…
رمان شالوده عشق پارت ۹۳ 4.5 (22)2 سال پیش۳ دیدگاه دهانم باز ماند و شوکه حرفش را در ذهن مرور کردم. درست شنیده بودم؟! این دختر با چه جراتی به صورتم نگاه میکرد…
رمان شالوده عشق پارت ۹۲ 4.2 (33)2 سال پیش۱ دیدگاه آراسته خانوم با شوق و ذوق به خواهرزادهاش نگاه میکرد و اشک همهی صورتش را دربرگفته بود. پانیذ با چشمان ستاره باران خیرهی دختر موطلاییمان…
رمان شالوده عشق پارت ۹۱ 4.2 (33)2 سال پیش۱ دیدگاه-… فریاد کشید. -پرسیدم شیرفهم شدی؟! -ش..شدم! -خوبه! یک دستش به سمت لباسهای خودش رفت و وقتی انگشتانش را بند کمربند چرم…
رمان شالوده عشق پارت ۹۰ 4.5 (31)2 سال پیش۵ دیدگاه -زنی که من این همه سال مثله ناموسه خودم دیدمشو و رو چشام نگهش داشتم، پررو پررو نگام میکنه و از دختر بودنش میناله؟ آخ شمیم کی…
رمان شالوده عشق پارت 89 4.3 (22)2 سال پیش۱ دیدگاه چشمک کوچکی زدم. -نظرت چیه همسری؟! اتفاقات بعدی را درک نکردم. در اصل سیلی که میانمان اتفاق افتاد آنقدر سریع و ناگهانی…
رمان شالوده عشق پارت ۸۸ 4.3 (28)2 سال پیش۱ دیدگاه -واقعاً فکر کردی مشکلتو نمیفهمم؟ من مثل تو نیستم طرفمو خوب میشناسم. تویی که قبلاً هیچ فرصتیرو برای بوسیدن و بغل کردنم از دست میدادی،…
رمان شالوده عشق پارت ۸۷ 4.2 (47)2 سال پیش۱ دیدگاه عواقبش هرچه که بود میپذیرفتمش اما دیگر به این شکل ادامه نمیدادم! نمیخواستم بخاطر گناه نکرده بازخواست شوم و از طرفی دیگر به خاطر…
رمان شالوده عشق پارت ۸۶ 4.5 (27)2 سال پیش۱ دیدگاه -تو خوب میدونی کسی که دروغ میگه چه جایگاهی تو زندگی من پیدا میکنه. تو میدونی من به آدما فرصت دوباره نمیدم اما… به…
رمان شالوده عشق پارت ۸۵ 4.5 (22)2 سال پیش۱ دیدگاه حرصی روی شانهاش کوبیدم و نیم خیز شدم. سرم به تاخ تخت چسبیده بود و پاهایم هنوز اسیرش بودند. -هدفت چیه؟ فکر کردی…