رمان آخرین سرو پارت 33

بدون دیدگاه
یاحق دستم را که بلند کردم؛ اتومبیلی بلافاصله توقف کرد… چرا نشانی خانه را دادم؟ چرا به این زودی فراموش کرده بودم درد بی خانمانی ام را ؟! بر حسب…

رمان آخرین سرو پارت 32

بدون دیدگاه
    نگاه خسته ام از همان جا ،میان تختی که تن خیسم را میانش رهانیده بودم غریبانه حول اتاقی که خالی از او بود می چرخید و نبودنش را…

رمان آخرین سرو پارت 31

بدون دیدگاه
  دو فرشته ، یکی سپید پوش و دیگری با جامه ی بلند و سیاهش بر روی شانه هایم سالیانی بود که جا خوش کرده بودند. درست به خاطر دارم…

رمان آخرین سرو پارت 30

بدون دیدگاه
    اصرار کرد غذا بخورم، ولی آن روز آن قدر دلشوره داشتم که محال بود حتی یک لقمه از گلویم پایین برود! هر چه به زمان بازگشتم نزدیک تر…

رمان آخرین سرو پارت 28

بدون دیدگاه
    هزار شکلک قلب و بوس و ادا ،یک باره بر سرم ریخت .سهیلای مهربانم پیامم را خوانده و در هجوم فوران احساساتش غرقم کرده بود. یکایک آن تصاویر…

رمان آخرین سرو پارت 27

بدون دیدگاه
  لحظه اى از او چشم بر نمی داشتم ، نمی توانستم چشم از روی لب هایش که تا آن ساعت هنوز بسته بود بردارم. در قفل بودن زبانم، در…

رمان آخرین سرو پارت 26

بدون دیدگاه
همه آماده ی رفتن می شدند ، مامان سیاه پوش و بی جان خودش را تا بالای پله ها کشیده و روبه رویم نشسته بود… چشمان غمدارش را به صورتم…

رمان آخرین سرو پارت 25

بدون دیدگاه
  کولی تنها ، کولی آواره ، کولی بیچاره! کولی مدت مدیدی بود که جلوی در آموزشگاه بساط پهن میکرد ؛زیبایی چهره اش در سیاهی چهره و شال ضخیمی که…

رمان آخرین سرو پارت 24

بدون دیدگاه
  بیشتر خندید ،دلم برایش ضعف میرفت برای آن خندیدن هایش که قسمت هر چشمی نبود…دیدن خنده ای که در وجودش رفته بود تا منقرض شود! اخم کردم و گفتم:…

رمان آخرین سرو پارت 23

بدون دیدگاه
  “فروغ عزیزم ! من رو ببخش اگه این روزها نمیتونم حق عشق رو اونطورکه باید در حق نازنینی چون تو عزیز ترینم ادا کنم. این روزها انقدر گرفتار امور…

رمان آخرین سرو پارت 20

بدون دیدگاه
  مطمئن بودم شاید در زمان هایی نه چندان دور یک بار فریب قلبم را خورده بودم؛ یک بار قلبم به من دروغ گفته بود و اشتباه کردم؛ اما این…

رمان آخرین سرو پارت 19

بدون دیدگاه
  وقتی خنده اش تمام شد مکثی کرد و سپس پرسید: _راستی ماهی جون انقدر حرف زدم یادم رفت ازت بپرسم کاری داشتی باهام؟! _ اِ…نه عزیزم! همینطوری فقط زنگ…