رمان گل گازانیا پارت ۸ 4.4 (122)

۲ دیدگاه
    #پارت‌بیست‌و‌هفت     فرید با عصبانیتی که هنوز فروکش نکرده بود جواب داد. – بسه بهناز! چه وا دادنی؟ گفت برم فرهام و بیارم.   – پس با…

رمان گل گازانیا پارت ۷ 4.3 (127)

۱ دیدگاه
    #پارت‌بیست‌و‌سه     غزل جوابی نداد و فرید بعد از یک ربع، خانه را ترک کرد.   باید تنها می‌ماند… این تازه اول تنها ماندن هایش بود!  …

رمان گل گازانیا پارت ۲ 4.4 (125)

۵ دیدگاه
گُـــلـــِ گــازانـــ🍃ـــیـــا: #پارت‌پنج     بهناز خانم چشمهایش را با نگرانی درشت کرد. – پسره‌ی دیوونه فکر کردی نشنیدم صدای دختری که پیشش بودی رو؟ من واسه کسی ناراحت و…

رمان گل گازانیا پارت ۱ 4.4 (120)

۴ دیدگاه
    #پارت‌یک   •°فصل اول: در تاریکیِ مطلق…•°     ٫٫پنجم فروردین ماه٫٫   چشمهایش روی صورت رنگ پریده و گریان کودکش چرخید. – یه زنِ غریبه بیاد بالا…