رمان خانم معلم پارت ۶۷ 3.6 (23)3 ماه پیش۲ دیدگاه خیالم که از بابت ماهو راحت شد از عمارت بیرون زدم. سمانه و مریم اونقدرا قابل اعتماد بودن که راحت میتونستم بچه رو بهشون بسپارم و…
رمان خانم معلم پارت ۶۶ 4.2 (24)3 ماه پیش۳ دیدگاه دستام رو دور تن کوچیکش پیچیدم و دلم برای عینک کج و کوله و چشمای اشکیش رفت. اشکاش رو با گوشه شالم پاک کردم و گونه…
رمان خانم معلم پارت ۶۵ 4 (23)3 ماه پیش۱۱ دیدگاه صدام پر از ترس بود،پر از وحشتی که از هرمز خان داشتم. اون آدم باهام کاری کرد که حتی از سایه خودمم وحشت داشتم. ولی وقتی…
رمان خانم معلم پارت ۶۴ 4.3 (20)3 ماه پیش۱ دیدگاه بابا شیرینی رو که توی دهنش میذاشت سوالی که ماه ها مثل خوره داشت مغزم رو میخورد رو بالاخره به زبون اوردم: -بابا؟… -جانِ بابا… …
رمان خانم معلم پارت۶۳ 4.3 (25)3 ماه پیش۳ دیدگاه مریم بساط چند نوع شیرینی رو پهن کرده بود. از شیرینی نخودچی گرفته تا شیرینی های محلی. عطر زنجبیل و هل سابیده تمام خونه رو برداشته بود.…
رمان خانم معلم پارت۶۲ 4 (29)3 ماه پیش۴ دیدگاه چادر که از سرم افتاد توی بغلش مچاله شدم. سینه های محکم و عضله ایش به قفسه سینه م فشار میآورد و نمیذاشت حتی چند سانت…
رمان خانم معلم پارت۶۱ 3.9 (35)4 ماه پیش۳ دیدگاه بعد از شب نامزدی دیگه با هرمز خان روبرو نشده بودم. ازش دوری میکردم و کاش منو فراموش میکرد. کاش دیگه با دلارا کاری نداشت و…
رمان خانم معلم پارت ۶۰ 4.5 (15)4 ماه پیش۱ دیدگاه همینو باید میشنیدم تا آروم بگیرم؟ حتما پیش خودش فکر میکرد اومدم نامزدیش رو خراب کنم. ولی من میدونستم جایگاهم دقیقا همونجاست. یه زن…
رمان خانم معلم پارت ۵۹ 3.6 (16)4 ماه پیش۱ دیدگاه همه چیز عوض شده بود.چون داشتن منو میبردن توی خونه. مریم و بهمن بعد از رفتن هرمز خان اومده بودن تا کمک کنن. بهمن بهم نگاه…
رمان خانم معلم پارت۵۸ 4.4 (23)4 ماه پیش۱ دیدگاه روی اولین پله وایسادم و در حالیکه رگای گردنم رو از خستگی میگرفتم گفتم: -چی شده مریم؟ اگه مهم نیست بذار یه وقت دیگه… -روم…
رمان خانم معلم پارت۵۷ 4.1 (18)4 ماه پیشبدون دیدگاه ۱ روغن رو کف دستم ریختم تا حرارتش با بدنش یکی بشه. دستام رو به روغن آغشته کردم و روی گلو و قفسه سینه ش کشیدم.…
رمان خانم معلم پارت ۵۶ 4.5 (26)4 ماه پیش۳ دیدگاه ۱ دستای مشت شده م رو با انگشتای یخ زده ش باز کرد و تیغ رو کف دستم گذاشت. مچش رو کف دست دیگه م گذاشت و مظلومانه…
رمان خانم معلم پارت ۵۵ 4.2 (38)4 ماه پیش۸ دیدگاه با عجله طناب رو باز کرد و تن یخ زده م رو بین بازوهاش گرفت. تن اون برعکس من داغ بود. پوستم رو گرم میکرد. بدنم…
رمان خانم معلم پارت ۵۴ 4.4 (67)4 ماه پیش۴ دیدگاه شروع کردم به تقلا. باید از خودم و غرورم دفاع میکردم. اون نمیتونست منو نادیده بگیره. چرا باورم نمیکرد. چرا حقیقت و از چشمام نمیخوند،تا کی…
رمان خانم معلم پارت۵۳ 4.2 (26)4 ماه پیش۲ دیدگاهخانوم معلم: لابی حسابی شلوغ بود اما ترسناک تر از همه نگاه پر از نفرت مهمونا بود. با همون بازوی اسیر از مقابل تک تک شون رد و داخل…