🌊فلور🌊 لنک لنگان راه افتادم سمت آشپزخونه…حوصله غر زدن بهش نداشتم ، از طرفی تازه پیداش کرده بودم وگرنه حسابی باهاش دعوا میگرفتم … با صدایی که موجی از خنده…
*فرزام* برای اینکه این دخترو از جوابی که داده منصرف بکنم و کاری انجام بدم که خودش پیغوم بفرسته علاقه ای به ادامه ی این ارتباط نداره،تقریبا هررفتار گُه…
#او_را #قسمت_بیست_هفتم از ترس نمیدونستم چیکار باید بکنم… اگر در حیاط رو باز نمیکردم هم آبروریزی میشد. دست لرزونمو بردم سمت آیفون و درو باز کردم… وارد حیاط شد😥 ،کم…
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#رمان او_را …💗 #قسمت_بیست_شش اما گوشی که روشن شد قبل اینکه بخوام هرکاری کنم، شماره مرجان افتاد رو صفحه! -الو…. -الو و زهرمااااااار -مرسی😅 -کجایی ترنم😭😭 اخه من از…