رمان در مسیر سرنوشت پارت ۹

بدون دیدگاه
برا اولین بار میخواستم با هواپیما سفر کنم و الان که رو صندلیش نشستم بدجور استرس دارم… دوست داشتم کنار پنجره مینشستم ولی شماره صندلی نیکزاد اونجا بود…. روم هم…

در مسیر سرنوشت پارت هشتم

بدون دیدگاه
همیشه فکر میکردم اگه قراره یه روز این مسیر رو تنهایی برم حتما برا دانشگاه رفتنه.. هیچوقت حتی چنین چیزی هم به ذهنم خطور نمیکرد.. سکوت سنگین تو ماشین رو…

در مسیر سرنوشت پارت هفتم

بدون دیدگاه
چشمام از فرط گریه بدجور میسوخت به ساعت نگاه کردم پنج و چهل دقیقه رو نشون میده، کل دیشب بیدار بودم و به آینده ی نامعلومم فکر کردم…از رخت خواب…

در مسیر سرنوشت پارت ششم

۲ دیدگاه
نیکزاد هیچجوره قبول نمیکرد که در ازای بخشش صادق پولی قبول کنه و یا شرط دیگه ای بذاره… اون سفت و سخت رو شرطش مونده بود… جو خونه خیلی بهم…

در مسیر سرنوشت پارت پنجم

بدون دیدگاه
چهار ماه بعد.. روی صندلی رو به روی اتاقی که آخرین دادگاه صادق قراره تشکیل بشه نشستم.. بابا مامان هر کاری کردن که از اومدن من و لعیا جلوگیری کنن…
در مسیر سرنوشت

در مسیر سرنوشت پارت چهارم

بدون دیدگاه
یک ساعتی از اومدن عماد برادر عمران، به خونمون میگذره یه ساعتی که من نمیدونم خوابم یا بیدار؟ نمیدونم مامان چطور چادر سر کرد و با بابا چطور از خونه…
در مسیر سرنوشت

در مسیر سرنوشت پارت دوم

بدون دیدگاه
لباسهامو رو با یه تنیک و شلوار عوض کردم و یه شال هم گذاشتم سرم و از اتاق اومدم بیرون، صدایی از داخل خونه نیومد پس همه تو حیاط بودن،…
در مسیر سرنوشت

در مسیر سرنوشت پارت ۱

۲ دیدگاه
بسم الله الرحمن الرحیم   رمان: در مسیر سرنوست نویسنده: همتا شاهانی موضوع: عاشقانه   * تمامی اسامی شخصیت های رمان ساخته ی ذهن نویسنده است….و هر گونه تشابهی کاملا…