رمان پسرخاله پارت 123

رمان پسرخاله پارت 123

۴ دیدگاه
    قرص و محکم کنار من ایستاد و با گرفتن دست من گفت: -بزار همین الان یکبار برای همیشه بهت بگم اونی که من دوستش دارم سوفیاست نه تو……
رمان پسرخاله پارت 122

رمان پسرخاله پارت 122

۲ دیدگاه
پارت پسرخاله در کانالمون قرار گرفت   کسانی که تلگرام دارن از این لینک استفاده کنن https://t.me/romanman_ir/21058 کسانی که تلگرام ندارن از این لینک استفاده کنن https://t.me/s/romanman_ir/21058
رمان پسرخاله پارت 121

رمان پسرخاله پارت 121

۷ دیدگاه
  از سر ناچاری به سمت در رفتم و بازش کردم و بعدهم یکی دو قدم عقب رفتم. خیلی آروم درو کنار زد و اومد داخل. اونقدر از دستش عصبانی…
رمان پسرخاله پارت 120

رمان پسرخاله پارت 120

۴ دیدگاه
    آره خوب نبودم اما چطورمیتونستم دلیل خوب نبودنم رو با صراحت بهش بگم. درد رو وقتی نتونی بیان کنی میشه یه درد دیگه…فکر نکنم هم الات وقت مناسبی…
رمان پسرخاله پارت 119

رمان پسرخاله پارت 119

۴ دیدگاه
    واقعا شوکه بودم.اصلا فکرش رو نمیکردم از خواب بیدار بشم و همچین حرفهایی رو بشنوم. چشم دوختم به یاسین… پس چرا نمیگفت مخالف؟ چرا حرفی نمیزد !؟ این…
رمان دومینو

رمان پسرخاله پارت 118

۴ دیدگاه
  به گمون اینکه هنوز هم تو بغل یاسینم با همون چشمهای بسته لبخند زدم و چرخیدم اما نبودش رو که کنار خودم حس کردم و یه جورایی انگارهوا رو…
رمان پسرخاله پارت 117

رمان پسرخاله پارت 117

۷ دیدگاه
    سرش رو به آرومی تکون داد و گفت: -عجببب !پس کلا با موندن من حال نمیکنی! ماتحتش رو از روی تخت بلند کرد که واقعا بره. به دل…
رمان پسرخاله پارت 116

رمان پسرخاله پارت 116

۱ دیدگاه
پارت پسرخاله در کانالمون قرار گرفت   کسانی که تلگرام دارن از این لینک استفاده کنن https://t.me/romanman_ir/20626 کسانی که تلگرام ندارن از این لینک استفاده کنن https://t.me/s/romanman_ir/20626    
رمان پسرخاله پارت 115

رمان پسرخاله پارت 115

۶ دیدگاه
  پارت پسرخاله در کانالمون قرار گرفت کسانی که تلگرام دارن از این لینک استفاده کنن https://t.me/romanman_ir/20518 کسانی که تلگرام ندارن از این لینک استفاده کنن https://t.me/s/romanman_ir/20518
رمان پسرخاله پارت 114

رمان پسرخاله پارت 114

۴ دیدگاه
    خاله سر حوصله و با دقت زیادی بافتنی انجام میداد و ظاهرا داشت یه شال گردن مردونه هم میبافت و مامان هم غرق در فکر با فنجون چاییش…
رمان پسرخاله پارت 113

رمان پسرخاله پارت 113

۲ دیدگاه
  لبهامو روی هم فشردم تا خنده ام نگیره و بعد آهسته لب زدم: -باشه! لبخند رضایت بخشی روی صورت جذابش نشست.خرسند بود از اینکه خیلی سریع تونست دوباره نظرمو…
رمان پسرخاله پارت 112

رمان پسرخاله پارت 112

۲ دیدگاه
  بازم خندیدم و گفتم:     -نهههه یاسر نهه….     به کل دست از پروژه اش کشید و روی صندلی چرخدارش کاملا چرخید سمت من.نگرانی و کنجکاوی رو…
رمان پسرخاله پارت 111

رمان پسرخاله پارت 111

۲ دیدگاه
  اینو گفت و با کشیدن یه نفس عمیق به سمت دررفت. ایمان داشتم مادرم چیزای زیادی رو داره ازم مخفی میکنه… چیزایی که مثل زنجیر پاهاش رو گیر انداخته…
رمان پسرخاله پارت 110

رمان پسرخاله پارت 110

۲ دیدگاه
  رو خونمردگی های گردنم کرمپودر مالیدم که مشخص نباشن.خیلی زیاد نبودن اما راه مخفی کردن اون چند تا کبودی که یه چشم تیز میتونست حتی با وجودن باز بودن…
رمان پسرخاله پارت 109

رمان پسرخاله پارت 109

۴ دیدگاه
    احساس میکردم تمام آدمایی که اونجا تو محل انتظار نشستن، میدونن ما هیچ ربط سند داری باهم نداریم! بااینکه فقط گه گاهی با بعضی هاشون چشم تو چشم…