پاییزه خزون کارای شرکتو انجام دادم ….چند تا از ایمیلای شرکتم که انگلیسی بود ترجمه کردم و برای مهرشاد و آراز ایمیلشون کردم ….پیشنهادای کاریِ خوبی بودش ،قطعا برای آینده…
☆اریکا…☆ امروز ، همون روزی بود که میخواستن ببرنم تیمارستان ، یا به قول خودشو آسایشگاه روانی..! پوزخندی زدم و دست اریکو گرفتم ، به طبقه پایین که رسیدم ،…