رمان الهه ماه پارت ۱۴۱

بدون دیدگاه
  یاسین لبخند میزند _جناب سام هم تشریف آوردن..   خواست بلند شود که ماهک فوراً دست یاسین را میگیرد..   یاسین گیج به سمتش برمیگردد..   _چیزی شده..؟  …

رمان الهه ماه پارت 140

بدون دیدگاه
    ماهک زیر لب نامش را صدا میزند.. یاسین متوجه چشمان خیسش میشود و خیلی زود سعی دار فضا را تغییر دهد که که با خنده سر خم میکند..…

رمان الهه ماه پارت ۱۳۸

بدون دیدگاه
ا   _بسه.. ترو خدا بسه.. ماهک نیست.. دیگه نیست…   مهتاب شوکه گامی به عقب بر میدارد..   نیست..؟ یعنی چی که دخترش دیگر نیست..؟   اشک از گونه…

رمان الهه ماه پارت۱۳۶

بدون دیدگاه
      _هنوز ازم دلخوری..؟   صدای خشدار و رفتارهای ضدونقیضش ماهک را گیج میکند..   _نباید باشم..؟   _نباید باشی..   ماهک سر کج میکند سام بر میگردد…

رمان الهه ماه پارت ۱۳۵

بدون دیدگاه
    _اسمت چی بود..؟   رنگ از رخش میپرد..   _استاد..ب..به خدا..من   _جواب منو بده..   با غرش آرامش تند و دستپاچه لب میزند:   _سیامک تقوی..  …

رمان الهه ماه پارت ۱۳۴

بدون دیدگاه
  ا   تپش های تند و پرشتاب قلبش را زیر دستش حس میکند؛ حرارت دستانش به آشفتگی اش دامن میزند و درحالیکه تلاش میکند او را به عقب هول…

رمان الهه ماه پارت ۱۳۲

بدون دیدگاه
    سام تمام سعیش را میکند آرام به نظر برسد..   درحالیکه با خستگی پلکش را ماساژ میدهد آمرانه صدایش میزند:   _عرفان..   _متأسفم سام ولی الان تایم…

رمان الهه ماه پارت۱۳۱

بدون دیدگاه
      سام با درونی آشوب و خونسردی که تماماً نمایش بود از راهرو عبور میکند..     کلاس صبحش با عرفان بود پس اگر ماهک به دانشگاه آمده…

رمان الهه ماه پارت ۱۲۹

بدون دیدگاه
    _میشه اجازه بدین بیام تو ..؟ قول میدم دیگه تکرار نشه..   عرفان به سختی از چشمانش نگاه میگیرد.. با جدیت گلو صاف میکند و با دست به…

رمان الهه ماه پارت۱۲۸

بدون دیدگاه
  ا   _اینجایی قربونت…؟   ماهک در سکوت به صورت گرد و تپل زن زل میزند که چطور آنهمه پله را یک نفس بالا آمده بود.. مطمئن بود کار…

رمان الهه ماه پارت ۱۲۷

بدون دیدگاه
  ا سینه اش را چنگ میزند..   خنده دار بود اما خودش هم نمیدانست..   پیش از آنکه رهام بخواهد چیزی بگوید تماس را قطع میکند..   کف دستانش…