رمان مادمازل پارت ۱۵۸ 4 (22)

۱ دیدگاه
        بعد از کلی گشت و گزار و خرید خسته و کوفته و بی رمق خودمونو رسوندیم یه فست فودی تا ناهارمونو اونجا بخریم! در انتظار غذا،…

رمان مادمازل پارت ۱۵۷ 4.3 (21)

۶ دیدگاه
      جلوی یکی از پاساژهایی که معمولا همیشه بخش زیادی از خرید منو و نیکو اونجا بود،باهاش قرار گذاشتم ولی اینبار دیگه نمیشد گفت طبق معمول و مثل…

رمان مادمازل پارت ۱۵۶ 4.1 (31)

۳ دیدگاه
        اگه بیشتر تحویلش نگرفته بودم، اگه زده بودم تو پَرش و بعد از اون اخلاق چندش و مزخرفش باهاش رابطه جنسی برقرار نمیکردم حالا اینجوری قرص…

رمان مادمازل پارت۱۵۲ 4.4 (39)

۲ دیدگاه
        و باز اوم موبایل لعنتی تو دستم ویبره خورد. با اخلاق گند و مزخرفش آشنایی داشتم و میدونستم اگه جواب ندم اونقدر زنگ میزنه تا بالاخره…